«رسانه مسئولیت اجتماعی»:چند سالی است خشکسالی به مشکلی جدی برای نقاط مختلف کشورمان تبدیلشده است. افزایش دمای هوا، کاهش نزولات جوی، حفر چاههای غیرمجاز،آبیاری غیراصولی زمینهای کشاورزی و … باعث شده تا ذخایر آبی بهشدت کاهشیافته و همین امر نیز به خشک شدن رودخانهها، دریاچهها و تالابها انجامیده است.
در پی خشک شدن این اکوسیستمهای آبی پدیده گردوغبار و ریزگردها ایجاد و این امر نیز به چالشی برای مردم سرزمینمان تبدیلشده است.
دریاچه هامون بهصورت باتلاق درآمده، دریاچه جازموریان فقط دو ماه زمستان کمی آب دارد و به کویر تبدیل میشود، دریاچه بختگان بهکلی خشکشده است. تالابهای نقاط مختلف کشور نیز وضعیتی مشابه دارند.
با توجه به گرم شدن زمین، تغییر اقلیم یک پدیده جهانی است، بعضی کشورها با برنامهریزی و بهکارگیری راهکارهایی، صدمهها و تبعات منفی این پدیده را به حداقل میرسانند و کمترین آسیب را از این تغییر متحمل میشوند، اما متأسفانه در ایران چنین نیست و پیشبینیهای لازم صورت نگرفته، مقابله مناسبی با تغییرات اقلیمی نمیشود و به همین دلیل نیز تبعات منفی بسیاری گریبان گیر کشورمان میشود که جبرانناپذیر هستند.
از سوی دیگر رودخانه کشکان لرستان، رودخانه پرآب چالوس که از رشتهکوههای البرز جاری میشد، رود ارس و هیرمند که به رود وحشی معروف بود، همه و همه خشکیدهاند و حالا تعداد استانهای بیابانی ایران بنا به اعلام سازمان منابع طبیعی از ۱۴ استان به ۲۱ استان رسیده و حالا بسیاری از مردمان روستاهای غرب ایران بر اثر کمبود ذخایر آب پشت سدها، آب لولهکشیشان هم قطع شده است.
آبی که دیگر خروشان نیست
بعد از کارون و کرخه که خشکیدند، حالا نوبت خروشانترین رود کشور رسیده. بهتازگی تصاویر و گزارشهایی از پاییندست رودخانه دز منتشر شده که نشان میدهد این رود برای نخستین بار در تاریخ به طور کامل خشکیده است.
البته دز در سالهای گذشته هم وضعیت خوبی نداشت و کمآب شده بود، ولی این اولین باری است که به طور کامل خشک شده است. کارشناسان علت این خشکی را کاهش آب پشت سد دز و جلوگیری از ورود حقابه به این رودخانه عنوان میکنند.
اهالی بخش شعیبیه در شهرستان شوشتر و از مناطق پاییندست رودخانه دز با انتشار ویدئوهایی فاجعه خشکیدگی رودخانه دز را به تصویر کشیدند. آنها حتی با انتقاد از کاهش خروجی سد دز در بالادست این رودخانه، هشتگ «حقابه دز را آزاد کنید» را راهاندازی و جاریشدن آب در رود دز را مطالبه کردند.
هرچند با وجود انتشار این فیلمها و اعتراضها سازمان آب و برق خوزستان همچنان اعلام میکند خروجی سد دز، با وجود کاهش ۴۹درصدی آورد رودخانه در سال آبی جاری، در روزهای اخیر هیچ کاهش یا تغییری نداشته و عامل چالش در پاییندست، برداشتهای غیرمجاز در طول مسیر بوده است.
مدیر انجمن محیطزیستی «رمانه» شرایط رودخانه دز را یک فاجعه محیطزیستی توصیف کرد که به گفته او ناشی از سوءمدیریت در بخش آب است. او همچنین خبر داده که در روزهای اخیر آب لولهکشی روستاهای این بخش نیز قطع شده و افزوده: با خشکشدن رودخانه، پمپهای آب روستایی امکان برداشت آب ندارند و در این روزها مردم مجبور شدهاند برای شستوشو و بهداشت از اندک آبی که در کف رودخانه مانده است، استفاده کنند.
از کشکان و چالوس تا ارس و هیرمند
همزمان تصاویر منتشرشده در ماههای اخیر از رودخانه کشکان، یکی از دو سرچشمه اصلی رود کرخه، نیز نشان میدهد که کشکان هم دیگر کاملا خشک شده است.
این رودخانه در سالهای گذشته یکی از پرآبترین و خروشانترین رودخانههای کشور بود، اما اکنون به باور کارشناسان به خاطر خشکسالی، کشت بیرویه محصولات آببر، اجرانشدن الگوی صحیح کشت و سوء مدیریت خشک شده است.
حالا علاوه بر وقوع یک فاجعه زیستمحیطی و نابودی تمام آبزیان، اقتصاد و معیشت جمعیت زیادی از مردم مناطق خرمآباد، بیرانشهر، چگنی، سلسله و دلفان، معمولان و پلدختر که وابسته به رودخانه کشکان است، به خطر افتاده است.
تمام این اخبار درحالی دهانبهدهان میشود که هنوز یک سال از جاریشدن آب در بستر خشک زایندهرود نمیگذرد و حتی خبر خشکشدن کامل رودخانه پرآب چالوس در استان مازندران هم هنوز یکساله نشده است.
رودی که قدمتش به اندازه قدمت جنگلهای شمال بوده و به باور متخصصان سدهای انحرافی انتقال آب برای کشاورزی باعث مرگش شدند. این رودخانه همچنین محل تخمریزی ماهیان ارزشمندی بوده که با خشکشدن آن، حالا نسلشان از بین رفته است.
در کنار تمام اینها، رودهای مرزی هم یکی یکی از دست میروند. ارس یکی از مهمترین این رودهاست که این روزها به خروجی رسانهها رسیده است و به دنبال ابرپروژههای آبی ترکیه و سدسازی روی رودهای بینالمللی، بهزودی سرنوشتی مانند هیرمند، هریرود، دجله و فرات پیدا میکند.
وضعیت بحرانی کارون
اما در این میان کارون برای خوزستان فقط یک رودخانه نیست، کارون اصلاً حتی رگ حیات نیست بلکه «شاهرگ زندگی» برای مردمانی خسته از نامهربانیها است.
کارون فقط مأموریت رساندن آب را به زمینهای تشنه، تالابهای غمزده، محیطزیست بحرانزده، مزارع بحرانزای نیشکر، صنایع آلودهکننده و خانههای مردم ندارد بلکه وظیفهای فراتر دارد و آنهم پمپاژ امید به قلب همه مردم خوزستان است.
در شرایط کنونی کارون وضع بحرانی که سالهاست همه در مورد آن فریاد میزنند را از سر گذرانده و به وضع فوق بحرانی رسیده است.
خوزستانیها، نشاط و سرزندگی خود را با رودخانه کارون تنظیم میکنند. وضع این رودخانه و سرچشمههای مورد طمع قرارگرفته آن هرسال وخیمتر و اورژانسیتر میشود.
اکنون کارون وضع بحرانی که سالهاست همه در مورد آن فریاد میزنند را از سر گذرانده و به وضع فوق بحرانی رسیده تا جایی که رودخانه حتی در مقطع عبوری از شهر اهواز هم خشکشده است و به علت بیتوجهیهای تلنبار شده، جزیرههایی که میهمان ناخوانده کارون هستند، در حال گسترش و افزایش هستند.
گوهررود و زرجوب کانال انتقال فاضلاب شدهاند
مشکل فقط ازدستدادن منابع آبی سطحی به لحاظ کمی نیست بلکه این منابع از نظر کیفی هم در معرض آسیب شدید قرار دارند. ورود فاضلابهای تصفیهنشده به رودخانهها بهویژه در مناطق شمالی تأثیر اکوسیستمی بسیار هولناکی خواهند داشت؛ آنقدرکه حتی رودهایی مثل گوهررود و زرجوب رشت هم که به زلالی و شفافیت آب شهره بودند حالا به کانال انتقال فاضلاب تبدیل شدهاند که از این فاضلاب خالص در کشاورزی استفاده میشود و اکنون دیگر گیلان از استانهای پرخطر در آلودگی آب است.
به عقیده کارشناسان تغییر قوانین مربوط به منابع آبی و بهویژه آبهای سطحی و تطبیق آن با وضعیت اخیر میتواند اولین و مهمترین قدم در راستای بهبود وضعیت کنونی باشد. اقدامی که سه نهاد وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی و سازمان محیط زیست باید به آن توجه ویژهای داشته باشند.
وضعیت منابع آب غرب کشور خطرناک شده است
در پی خشکی رودهای غرب کشور معیشت و کشاورزی افراد در مناطقی که رودخانهشان خشک میشود بهشدت تحت تأثیر قرار میگیرد و پایانههایی که تالاب دارند، بهزودی با گردوغبار و ریزگرد مواجه خواهند شد. کارشناسان معتقدند مسئله وابستگی منطقه غرب به آبهای سطحی بسیار مهم است و در صورت ادامه وضعیت، نه تنها قطعا معیشت مردم منطقه که حتی تأمین آب شرب بهداشتی هم برایشان با مشکل مواجه میشود و بالطبع تعداد روستاهایی که نیاز به آبرسانی با تانکر دارند، افزایش پیدا میکند.
طبق آمار درحالحاضر حدود ۳۰۰ تا ۳۵۰ شهر درگیر تنش آبی داریم که تعدادشان با خشکشدن روخانهها درحال افزایش است. در شرایط کنونی هشتمیلیون نفر از جمعیت روستایی کشور درگیر تنش آبی هستند؛ ۱۳ هزار روستای بالای ۲۰ خانوار و ۱۶ هزار روستای زیر ۲۰ خانوار دچار مشکل آب هستند که این تنش با خشکی رودها برایشان تشدید خواهد شد. بدتر اینکه تنشها بهویژه در غرب کشور قطعا تبعات معیشتی و سپس اجتماعی خواهد داشت و فقط در حد آسیب به طبیعت باقی نمیماند.