تالاب هامون در کما/ مناقشه با طالبان بر سر حق آبه
«رسانه مسئولیت اجتماعی»- منیژه بازیار:دریاچه و تالاب بین المللی هامون سومین دریاچه بزرگ ایران پس از دریای خزر و دریاچه ارومیه، هفتمین تالاب بینالمللی جهان و یکی از ذخیرهگاههای زیستکره در ایران است.این تالاب در شرایط کنونی وضعیت خوبی ندارد و در آستانه خشکی کامل قرار گرفته است. دریاچه و تالاب هامون در استان سیستان […]
«رسانه مسئولیت اجتماعی»- منیژه بازیار:دریاچه و تالاب بین المللی هامون سومین دریاچه بزرگ ایران پس از دریای خزر و دریاچه ارومیه، هفتمین تالاب بینالمللی جهان و یکی از ذخیرهگاههای زیستکره در ایران است.این تالاب در شرایط کنونی وضعیت خوبی ندارد و در آستانه خشکی کامل قرار گرفته است.
دریاچه و تالاب هامون در استان سیستان و بلوچستان واقع شدهاند. این دریاچه از سه دریاچه کوچک به نامهای هامون پوزک، هامون صابری و هامون هلمند (هیرمند) تشکیل شده و هامون گود زره هم کمی دورتر از این سه قرار گرفتهاست.
این دریاچهها در زمان فراوانی آب به هم میپیوندند و دریاچهٔ مشترک هامون، میان افغانستان و ایران را تشکیل میدهند. رودخانهٔ هیرمند شریان اصلی ورود به هامون است و رودخانههای خاشرود، فراه، هاروترود، شوررود، حسینآباد و نهبندان نیز به هامون میریزند.
وسعت دریاچهٔ هامون در زمان پرآبی ۵٬۶۶۰ کیلومتر مربع است که از این مقدار ۳٬۸۲۰ کیلومتر مربع متعلق به ایران و بقیه متعلق به افغانستان است. با این اوصاف، دریاچهٔ هامون وابسته به رودخانهٔ هیرمند است و این وابستگی باعث شده تا هرگونه نوسانات در میزان آب آن، مشکلاتی را برای همهٔ سامانه به وجود آورد.
دریاچه هامون مدتهاست با بحران بیآبی روبهروست و خشکشدن بخشهای وسیعی از آن موجب بهوجود آمدن مشکلات مختلف زیستمحیطی، اجتماعی و اقتصادی در سطح منطقه شدهاست.
نقش کشورهای دیگر در پرداخت نکردن حقآبه ایران از هیرمند
علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست در رابطه با پرداخت نشدن حقآبه ایران از رودخانه هیرمند توسط طالبان اظهار کرد: مقدار ۸۵۰ میلیون متر مکعب حقآبه ما از هیرمند است که برای کشاورزی سیستان و حقآبه تالاب هامون و برای ارتزاق مردم این استان است. طرف افغانستانی باید دادههای ما را بپذیرد و حقآبه ما را پرداخت کند.
وی در خصوص ادعای کشور افغانستان برای نصب دستگاههای آب سنج برای تعیین سال نرمال آبی و محاسبات جدید در خصوص حقآبه گفت: مشکل عدم پرداخت حقآبه در همین موضوع است که افغانستان به دادههای ما اعتماد ندارد و این در صورتی است که دادههای ما که بر اساس ایستگاههای آبی مشترک که از سالها قبل وجود داشته، مقدار ۲۶ متر مکعب بر ثانیه را برای حقآبه ایران از هیرمند مشخص کرده است.
رئیس سازمان حفاظت محیط زیست تأکید کرد: متأسفانه نقش کشورهای دیگر در ایجاد این بیاعتمادی مشهود است و دستهای پشت پردهای مانع از پرداخت حقآبه ایران هستند.
پشتپرده عدم پرداخت حقآبه ایران از هیرمند توسط طالبان
دکتر مهدی اسماعیلی بیدهندی عضو هیئت علمی دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران درباره اقدام طالبان در فرستادن حقآبه ایران از رود هیرمند به شورهزرهای افغانستان اظهار کرد: اقدامی که طالبان انجام داد، این یقین را به وجود آورد که عدم پرداخت حقآبه ایران از رود هیرمند ارتباطی با نوع نگرش دولتهای مختلف افغانستان ندارد، بلکه یک سیاست کلی است که در این کشور جا افتاده و دولتهای مختلف افغانستان بر این تصمیم مصمم هستند.
وی افزود: عملکرد طالبان ثابت کرد که نه فقط کشور افغانستان بلکه دولتهای خارجی دیگر و جریانهای سیاسی مختلفی در این سیاستگذاری دخیل هستند و ممکن است آمریکا و حتی ترکیه و پاکستان نیز در پشت پرده این تصمیم باشند؛ کشورهایی که منافع آنها در ضدیت با کشور ماست سعی دارند تا از این موضوع سوءاستفاده کنند و دولت افغانستان را برای تحت فشار گذاشتن کشور ما پیش قدم کردهاند.
این عضو هیئت علمی دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران درباره معاهده سال ۱۳۵۱، مبنی بر تأمین حقآبه ایران از رود هیرمند بیان کرد: معاهده دلتا که در دهه ۵۰ بین ایران و افغانستان منعقد شد، یک معاهده بینالمللی و قانونی است که ضمانت اجرایی دارد، بنابراین نیازی به توافق جدید در این زمینه نداریم. بر اساس این توافق، افغانستان باید سالانه ۸۲۰ میلیون مترمکعب از حقآبه هیرمند را به ایران بدهد که در سالهای اخیر این اتفاق نیفتاده است.
اسماعیلی بیدهندی ادامه داد: برای گرفتن حقآبه باید از راه دیپلماسی وارد شویم و از تمام ظرفیتهای حقوقی از جمله سازمان ملل متحد و سایر جوامع ذیصلاح بینالمللی که هم افغانستان و هم کشور ما عضو آن هستند، استفاده کنیم.
باید یک مستندسازی علمی و جامع از تالاب هامون و حقآبه آن که در این سالها رها نشده و همچنین از منابع آبی که افغانستان در اختیار دارد، داشته باشیم تا با استناد به این مستندات، دلایل محکمهپسندی را در جوامع حقوقی ارائه کنیم.
وی تأکید کرد: اگر افغانستان حاضر به پرداخت حقآبه ما نشود، ممکن است که این موضوع توسط کشورهای دیگر نیز تکرار شود و سایر کشورها نیز این جسارت را پیدا کنند که حقوق ایران را پایمال کنند و مطمئن باشند که ایران از نظر حقوقی اقدامی را علیه آنها انجام نمیدهد بنابراین باید هرچه زودتر برای گرفتن حق خود از طرفهای افغانستانی اقدام کنیم.
اگر در گرفتن حقآبه خود از افغانستان اقدام نکنیم، موجی از ناامیدی در داخل کشور در رابطه با عدم توانایی حاکمیت در احقاق حقوق مردم و دفاع از حقانیت ملی ایجاد میشود.
عضو هیئت علمی دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران درباره تبعات خشکی تالاب هامون توضیح داد: یکی از مهمترین تبعات خشکی تالاب هامون تبدیل شدن آن به کانون ریزگرد و درگیر شدن مردم سیستان و بلوچستان با این ریزگردهاست که این ریزگردها علاوه بر مشکلات معیشتی و اقتصادی، سلامت مردم را هم تحت تأثیر قرار خواهد داد همچنین خشکی تالاب و تأثیر آن بر معاش مردم، تبعات سیاسی را نیز به دنبال خواهد داشت. خشکی تالاب اکوسیستم تالاب را تحت تأثیر قرار داده و به نوعی ریشه حیات را در منطقه میخشکاند.
طالبان مسیر رودخانه هیرمند را منحرف کرده است
آرزو اشرفیزاده، مدیرکل دفتر حفاظت و احیای تالابهای سازمان حفاظت محیط زیست درباره حقآبه تالاب هامون اظهار کرد: در ادامه اقدامات دولت قبلی افغانستان مبنی بر تغییر مسیر رودخانه هیرمند، جلوگیری از ورود آب این رودخانه به ایران و فرستادن آب به منطقه گودزره، دولت طالبان نیز با وجود اینکه قول داده بود دیگر دست به انحراف آب نزند، بار دیگر همین کار را تکرار کرد.
وی افزود: در سال گذشته انحراف آب از مسیر طبیعی رودخانه هیرمند باعث شد تا آبی وارد هامون نشود؛ امسال نیز بر اساس آخرین تصاویر ماهوارهای که اداره کل محیط زیست استان برای ما فرستاده، همین اتفاق در حال تکرار شدن است و هر سال که این اتفاق میافتد، اوضاع بدتر میشود چرا که توان پوشش گیاهی هر سالی که آب به آن نرسد، کمتر خواهد شد؛ این اقدام افغانستان عدم حسن همجواری آنها را نشان میدهد.
مدیرکل دفتر حفاظت و احیای تالابهای سازمان حفاظت محیط زیست با بیان اینکه ریزگردهای ناشی از خشک شدن تالاب هامون گریبانگیر افغانستان و پاکستان نیز میشود، متذکر شد: ابزار ما در خصوص مقابله با این موضوع، مذاکرات و مطالبهگری است که باید در کنار هم انجام شود؛ پیگیری مذاکرات باید توسط وزارت امور خارجه و وزارت نیرو انجام شود و سازمان حفاظت محیط زیست به تنهایی قادر به حل این مسئله نخواهد بود و حل این مناقشه، عزم منطقهای بین دو کشور را میطلبد.
اشرفیزاده توضیح داد: با توجه به خشکسالی و تغییر اقلیم، یک و نیم میلیون هکتار از تالابها غبارخیز شدهاند و ۵۵ درصد آنها پتانسیل غبارخیزی بالایی دارند که در برنامه کوتاه مدت حداقلها و هدایت صحیح سیلابها و منابع آب موجود باید تأمین شود تا شاهد خیزش ریزگردها و فعال شدن کانونهای داخلی گرد و غبار نباشیم.
کانونهایی که تاکنون در حوزه ریزگردها داشتهایم از کانونهای خارجی بودهاند اما در صورت عدم تحقق نیاز آب محیط زیست داخلی به دلایل مختلف کانونهای داخلی ریزگرد نیز فعال میشوند.