به بهانه روز جهانی کودکان کار؛
کودکان کار ویترینی برای مسئولیت اجتماعی
براساس اعلام سازمان های بین المللی و برای حمایت از کودکان کار روز دوازدهم ژوئن مصادف با بیست و دوم خرداد هر سال به نام روز جهانی حمایت از کودکان کار نام گذاری شده است.بر اساس آمارهای جهانی بین ۱۲۰ تا ۱۵۰ میلیون کودک بین ۵ تا ۱۴ سال در سراسر جهان مجبورند به جای تحصیل نان آور خانواده باشند.سازمان جهانی کار دلایل وجود کودکان کار را فقر، فقدان حمایت های اجتماعی و ناکارآمدی برخی جوامع در تضمین ارائه خدمات برای تحصیل کودکان تا حداقل سن تعیین شده عنوان می کند.این در حالی است که آخرین آماری که از کودکان کار در ایران منتشر شده توسط مرکز آمار وزارت کار است که از وجود نیم میلیون کودک کار با توجه به بررسیها در سال هزار وسیصد و نود شش خبر داده است.البته درباره کودکان کار در ایران آمارهای ضد و نقیضی وجود دارد.
فخاری، رئیس کمیته اجتماعی شورای شهر تهران با اشاره به تعداد کودکان کار و غیرممکن بودن تخمین آمار دقیق از آنان میزان کودکان کار در ایران را در حدود سه میلیون نفر قلمداد می کند.با این وجود و با توجه به اینکه کودکان کار هیچ ثبت هویتی ندارند امکان ارائه آمار دقیقی در این زمینه وجود ندارد.
از منظر جامعه شناختی،کودکان کار در ایران در وضعیت رهاشدگی اجتماعی قرار دارند و هیچ گونه مدیریتی سیستمی درباره آنها صورت نمی گیرد. به همین دلیل نیز اغلب کودکان کاردر معرض مشاغل خطرناک و با ریسک بالا قرار دارند.اغلب این کودکان از آموزش های لازم بهره ندارند و به همین دلیل از سنین کودکی ناهنجاری های اجتماعی را از نزدیک لمس می کنند.شاید نمونه بارز مشاهده کودکان کار در سر چهارراه ها و تقاضا برای پاک کردن شیشه اتومبیل شهروندان باشد. اما این تنها ظاهر قضیه است و بسیاری از کودکان کار در ایران با دردها و رنج هایی مواجه هستند که در زیرلایه های اجتماعی پنهان مانده است.اغلب کودکان پسری که وارد چرخه کودکان کار در ایران می شوند پس از مدتی در مسیر بزهکاری قرار می گیرند که در اغلب موارد به شکل خشونت و قاچاق مواد مخدر خود را بروز می دهد. این وضعیت درباره دختران کار متفاوت است و این دختران با توجه به سن و زیبایی که دارند با چالش هایی مانند کودک آزادی و تن فروشی مواجه می شوند.
اتفاقاتی که تا پایان زندگی این افراد با آنها همراه خواهد بود و در بزرگسالی خود را به صورت جرم و جنایت های سنگین تر نشان می دهد.در نتیجه به جای اینکه در این کودکان آموزش و تربیت صحیح نهادینه شود،خشونت،احساس رها شدگی،بزهکاری و جرم و جنایت های خیابانی نهادینه می شود.از سوی دیگر اغلب کودکان کار در ایران ازبهداشت، تفریح، و آزادیهای اولیه بیبهرهاند.
بسیاری از این افراد به دلیل اینکه در محیط های پرخطر زندگی می کنند در بزرگسالی وارد بازی های خطرناک مانند قاچاق مواد مخدر و حتی درگیری مسلحانه می شوند.اغلب این کودکان تا پایان عمر خود از عواقب بهداشتی ناشی از فقر، استثمار جنسی، آسیب ذهنی، عدم رشد عاطفی و… رنج می برند.در چنین شرایطی در یک جامعه پویا هر کدام از شهروندان نسبت به کودکان کار مسئولیت اجتماعی دارند. شاید یکی از مهم ترین ویترین های تحقق مسئولیت اجتماعی در یک جامعه توجه شهروندان به زندگی کودکانی است که به اراده خود وارد چرخه نامناسب زندگی نشده اند.از سوی دیگر مسئولان جامعه نسبت به کودکان کار مسئولیت مستقیم دارند.چالش کودکان کار در جامعه ما تنها با رویکردهای سیستمی و ساختاری مرتفع می شود و نه با اقدامات سطحی که تأثیر کوتاه مدت داشته باشد.
مهم ترین راهبردهای سیستمی نیز تلاش برای تجمیع کودکان کار در مراکز آموزشی مخصوص به آنها و نگهداری آنها در محیط هایی خلاق و با نشاط و آموزش حرفه و فن به آنها است.تنها در چنین شرایطی است که مهم ترین چالش ذهنی و روانی این کودکان که همان «توجه» است مرتفع می شود و چه بسا از دل همین کودکانی که این روزها در سر چهارراه ها می ایستند و ملتمسانه از شهروندان تقاضا می کنند شیشه خودرو آنها را تمیز کنند در صورت نگهداری و آموزش صحیح انسان های تحصیل کرده و نخبه ای به وجود بیاید که منشأ اثر برای توسعه یک جامعه به شمار بروند.به همین دلیل نیز باید موضوع رسیدگی به وضعیت کودکان کار در دستور کار اصلی مسئولان اجتماعی جامعه قرار بگیرد.