«رسانه مسئولیت اجتماعی»-آرش کیانفر:۱۲ژوئن روز جهانی مبارزه با کار کودکان روز است که برای افزایش آگاهی و فعالیت در زمینهٔ جلوگیری از کار کودکان، از سوی سازمان بینالمللی کار پیشنهاد شده است.
سازمان بینالمللی کارو بدنهٔ سازمان ملل متحد که به تنظیم و مدیریت دنیای کار میپردازد در سال ۲۰۰۲ بر این شد تا روزی جهانی را برای مبارزه با کار کودکان تعیین کند تا توجه و تلاش همگان در این زمینه را برانگیزد. در این روز دولتها و نهادهای محلی، جامعه مدنی و جهانی، کارگرها و کارفرمایان به گرد هم جمع میشوند تا مشکل کودکان کار را مطرح کنند و راه حلهایی برای کمک به آنها پیشنهاد کنند.
برپایه داده های سازمان بین المللی کار صدها میلیون دختر و پسر در جهان درگیر کارند و از آموزش و پرورش مناسب، بهداشت، تفریح، و آزادیهای اولیه بیبهرهاند. بیش از نیمی از این بچهها مشغول به بدترین شکل ممکن از کارهای کودکان اند؛ مانند کار در محیطهای خطرناک، بردگی یا دیگر شکلهای بیگاری؛ قاچاق مواد مخدر و تنفروشی و حتی ورود در درگیریهای مسلحانه.
به چه کسی کودک کار گفته می شود؟
کودکان کار به گروهی از کودکان گفته میشود که به کار در بیرون از خانه اشتغال دارند. این نوع فعالیت طیف وسیعی از فعالیتها از جمله انواع کار واقعی و کاذب، کارگری غیر حرفهای، گدایی، واکس زدن، فروش کالاهای کم ارزش، و غیره را شامل میشود.
کودکان کار به چند دسته تقسیم میشوند. دستهای از آنها در خیابانها کار میکنند و آخر شبها به خانه بازمیگردند و احتمالاً به مدرسه میروند و لزوماً در دام بزه نمیافتند.
گروهی دیگر از رفتن به مدرسه و تجربهٔ دوران کودکی بیبهره هستند و ارتباطشان با خانواده در شرف قطع شدن است و سلامت روحی و جسمی آنها را تهدید میشود و زمینهٔ بزهکاری برای این دسته فراهمتر است. گروهی دیگر به مدرسه نمیروند و همراه خانوادهٔ خود در خیابانها زندگی میکنند. گروه دیگر هم از اساس بیخانواده هستند و در خیابان رشد میکنند و ناگزیر تن به کار میدهند.
کودکان کار براساس دو فاکتور به صورت رسمی در کشورهای مختلف تعریف میگردند: نوع کار و حداقل سن مناسب برای آن کار. عموماً به کودکی یک کودک کار گفته میشود که مشغول به فعالیتی باشد که برای سلامت فیزیکی، روانی، اجتماعی، اخلاقی و شخصیتی کودک مضر باشد، و با تحصیل کودک تداخل پیدا کند.
سن مناسب برای هر شغل و کاری بر اساس آثار آن کار بر سلامت و رشد کودک تعیین میگردد. بر این اساس، قرارداد شماره ۱۳۸ سازمان بینالمللی کار برای مشاغل مختلف یک حداقل سن را تعیین کرده که اگر کودکی که سنش پایینتر از این سن است مشغول به فعالیت در آن شغل باشد، آن کودک یک کودک کار در نظر گرفته میشود.
این سنین عبارتند از: ۱۸ سال برای مشاغل پر خطر (مشاغلی که سلامت جسمی، روانی یا اخلاقی کودک را به خطر میاندازند)، ۱۳–۱۵ سال برای مشاغل سبک (مشاغلی که سلامت و امنیت کودک را تهدید نمیکنند و کودک را از تحصیل بازنمیدارند)، البته سن ۱۲–۱۴ سال ممکن است که تحت شرایط خاصی در کشوهای فقیر پذیرفتنی باشد.
بر اساس تعریف دیگری که توسط برنامه اطلاعات آماری و نظارت بر کودک کار در سازمان بینالمللی کار ارائه شدهاست، فردی کودک کار نامیده میشود که مشغول به یک فعالیت اقتصادی باشد، و سنش کمتر از ۱۲ سال باشد و یک ساعت در هفته یا بیشتر کار کند، یا سنش ۱۴ سال یا کمتر باشد و حداقل ۱۴ ساعت در هفته کار کند، یا سنش ۱۴ سال یا کمتر باشد و حداقل یک ساعت در هفته در یکی از مشاغل پر خطر مشغول به کار باشد، یا سنش ۱۷ سال یا کمتر باشد و در مشاغل «بدترین شکلهای کار کودکان» مشغول به کار باشد.
نزدیک به یک میلیون کودک کار در ایران
براساس آمار وزارت کار در سال ۱۳۹۶، ۵۰۰ هزار کودک کار در سطح کشور وجود دارد که به ۳ دسته کودکان کار کارگاهی، کودکانکار در خیابان و کودکان زبالهگرد تقسیم میشوند.این در حالی است که در طول سال های اخیر میزان کودکان کار در ایران افزایش داشته است.
براساس این آمار بیشترین کودکان کار از دسته کارگاهی هستند که کمترین میزان توجه به آنها شده است. جمعیت کودکان کار در خیابان، قابل شمارش نیست و براساس آمار بهزیستی حدود ۱۴ هزار کودک کار و خیابان در کل کشور تخمین زده شده است. تعداد کودکان زبالهگرد از دو دسته دیگر کمتر است و جزو مشاغل غیرمعمول و پرخطر به شمار میآید. براساس اطلاعات سازمانهای مردمنهاد در تهران حدود ۴ هزار کودک زبالهگرد وجود دارد.
براساس آمار غیر رسمی آمار کودکان کار ایران بیش از یک میلیون نفر است. این رقم برای تهران نیز ۲۰ هزار نفر تخمین زده میشود، اما به دلیل اینکه اغلب کودکان کار هیچ گونه ثبت هویتی ندارند آمار دقیقی در این زمینه نمیتوان ارائه کرد.
براساس مطالعات انجام شده بر روی نمونه ۵۰۰ نفر در استان تهران، نزدیک به ۳۰.۵ درصد از کودکان کار و خیابان دختر بوده و ۶۹.۵ درصد از آنها پسر هستند. این آمار نشان میدهد نسبت پسران به دختران دو برابر است. همچنین یکی از معضلات در تهران و در مواجهه با کودکان کار، اتباع خارجی است. ۶۳.۷ درصد از این کودکان اتباع افغانه و حدود چهار درصد از آنها تبعه پاکستان هستند. تنها نزدیک به ۳۶ درصد از این کودکان ایرانی هستند که در مراکز پذیرش شده و خدمات دریافت میکنند.
بررسیها نشان میدهد حدود ۷۳ درصد از کودکان در خیابان سابقه خشونت دارند؛ این خشونت شامل ابعاد مختلف جسمی و غیرجسمی مثل تحقیر، تمسخر، برچسبزنی و … است.
مونیکا نادی:همه نسبت به کودکان کار مسئولیت اجتماعی داریم
مونیکا نادی فعال حقوق کودکان در این زمینه به«رسانه مسئولیت اجتماعی» گفت:کودکان کار علی رغم قوانینی که درباره کار نکردن کودکان وجود دارد به دلیل شرایط نامناسب اقتصادی مجبور می شوند وارد چرخه کار شوند. این در حالی است که افراد جامعه مسئولیت کودکان کار را متوجه دولت ها می کنند. در چنین شرایطی به دلیل بی کفایتی دولت ها قوانین درباره کودکان کار به خوبی رعایت نمی شود. با این وجود در مورد کودکان کار همه افرادی که در جامعه حضور دارند مسئولیت اجتماعی دارند و کسی نمی تواند از این مسئولیت شانه خالی کند.
به همین دلیل همه افراد جامعه باید با کودکان کار رفتار مناسبی داشته باشد.افراد جامعه باید اصل عدم تبعیض درباره همه کودکان را درباره کودکان کار نیز رعایت کند و با احترام با آنها برخورد کنند.از سوی دیگر کودکان کار باید مانند سایر کودکان جامعه در فرایند آموزش و آگاهی رسانی قرار بگیرند.
قانون حمایت از کودکان و نوجوانان، وظایفی برای وزارت کار قائل شده و اهدافی را دنبال می کند. البته این قانون به طور خاص روی کار کودک تمرکز نکرده اما بهره کشی اقتصادی از کودک را به عنوان یکی از وضعیت های مخاطره آمیز در نظر گرفته و هنگامی که کار کودک، امکان در معرض بزه دیدگی یا در معرض خشونت را فراهم کند، طبق قانون باید با آن برخورد شود.
دامنه شمول قانون حمایت از اطفال و نوجوانان، همه کودکان ساکن ایران است، به آن معنا که همه افراد زیر ۱۸ سال، تابعیت ایرانی داشته باشد یا نداشته باشند یا اقامت قانونی یا غیرقانونی داشته باشند، مشمول این قانون می شوند. نمی توانیم به قانون به عنوان ابزاری نگاه کنیم که به صورت بالفعل منجر به ایجاد تغییراتی شود یا همه چیز را تغییر دهد.
قانون یکی از ابزارهایی است که در مقابله با آسیب های اجتماعی میتواند موثر باشد. یعنی ابزارهای قانونی را در اختیار ساختار قرار دهد. اما زمانی که شاهد مشکلات اقتصادی هستیم شاهد خشونت علیه کودک و کار کودک خواهیم بود پس قوانین تصویب شده در کوتاه مدت منجر به حذف کار کودک نمی شود.