«رسانه مسئولیت اجتماعی»- مریم شقاقی:در روزهای اخیر اخبار ضدو نقیضی درباره تجمع کارگران در عسلویه منتشر شده است. اخباری که نشان می داد کارگران عسلویه به دلیل عدم پرداخت معوقات خود اقدام به تجمع کرده اند و شعارهایی نیز سر داده اند.
براساس اخبار منتشر شده تعدادی از کارگران پیمانکاریهای مختلف در سه راه پتروشیمی عسلویه در اعتراض به عدم پرداخت مطالبات خود تجمع برپا کردند وبرخی از معترضین با مسدود کردن مسیر تردد با تعدادی از خودروها برای احقاق حقوق خود شعارهایی سر دادند. تجمع کنندگان برای عدم پرداخت حقوق سه ماه تیر، مرداد و شهریور دست به اعتراض زدهاند.
البته هنوز هیچ خبر و یا گزارشی مبنی بر پیوستن کارگران دائمی شرکت نفت ایران، مهم ترین بخش انسانی در صنعت نفت ایران به اعتراض و اعتصاب ها گزارش نشده است. کارکنان ثابت صنعت نفت هیچ گاه در چهار دهه گذشته وارد اعتصاب های همکاران پیمانی نشده و با آنها همکاری نکرده اند.
سوال اینجاست با گسترش اعتراض و اعتصاب های کارگران پیمانی آیا امکان همبستگی کارگران و کارکنان ثابت صنعت نفت به این اعتراض ها وجود دارد؟
تخصیص بودجه یک هزار میلیارد تومانی صنعت پتروشیمی به مسئولیت های اجتماعی
اعتراضات در عسلویه به دلیل عدم معوقات از سوی کارگران در حالی رقم خورده است که معاون وزیر نفت و مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی پیش از این عنوان کرده بود:صنعت پتروشیمی برای سال ۱۴۰۱ بیش از یک هزار میلیارد تومان سرمایه گذاری در بخش مسئولیت های اجتماعی پیش بینی کرده است.
بهزاد محمدی ادامه داد: هرسال بودجه ای از سوی صنعت پتروشمی برای مسئولیت های اجتماعی اختصاص می یابد که امسال با توجه به تاکید وزیر محترم نفت این بودجه به بیش یک هزار میلیارد تومان افزایش خواهد یافت که سهم منطقه عسلویه حدود ۳۵ درصد است.
به گفته وی، این بودجه از سوی شرکتهای پتروشیمی تامین و با نظر شورای راهبردی در مناطق تخصیص می یابد.
در چنین شرایطی سوال مهم این است که چرا در حالی که بودجه یک هزار میلیاردی برای مسئولیت اجتماعی صنعت پتروشیمی در نظر گرفته شده اما حقوق کارگران عسلویه به تأخیر افتاده است؟
این وضعیت نشان می دهد که ادعای شرکت های پتروشیمی درباره مسئولیت اجتماعی بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد و با واقعیت همخوانی ندارد.
چالش های صنایع پتروشیمی برای جوامع محلی
پیش از استقرار تاسیسات عظیم صنعتی گازی، پالایشگاهی و پتروشیمی در منطقه ویژه پارس در عسلویه، کنگان و جم و خطوط انتقال، تلمبه خانهها و مخازن نفتی در گناوه، دیلم و جزیره خارگ، صیادی، تجارت و حتی کشاورزی حرفه دیرینه مردمان ساحل نشین این مناطق بود و از این طریق امرار معاش می کردند و نه دغدغه آلودگی هوا و محیط زیست داشتند و نه بیکاری و فاصله طبقاتی بیرون و درون فنسها و بیماریهای نوظهور.
با ظهور صنعت و نصب و استقرار غولهای آهنی در این مناطق درحالی که همه از موهبتهای این تمدن صنعتی برای اهالی میگفتند و آنها نیز دل به چشم انداز توسعهای دادند که برای آنها ترسیم شده بود، حالا با گذشت بیش از ۵۰ سال برای برخی مناطق از جمله جزیره خارگ و گناوه و دیلم و بیش از ۲ دهه برای مناطقی نظیر جم، عسلویه و کنگان اما نه تنها خبری از آن وعده های شیرین نیست بلکه صنعت بخشی از آسایش نسبی پیشین را نیز از آنها گرفته است.
مسئولیت اجتماعی پدیدهای قدیمی در سطح جهان به شمار میرود و همواره روند روبه رشدی را تجربه کرده و در عمل مفهومی ساده دارد؛ هنگامی که صنعتی وارد محیط و منجر به تغییری میشود بر سرنوشت ساکنان آن منطقه اثرگذار است و باید بتواند زمینه ای فراهم کند تا این افراد نیز در کنار صنعت رشد کنند.
مسئولیت اجتماعی وظیفه و به تعبیری حقی است که بومیان منطقه بر گردن صنایع دارند و آنها موظف هستند در مقابل حضور خود و به زحمت انداختن مردم بسترهای رفاهی، آموزشی و تفریحی و در یک جمله زمینه زیست آبرومندانه و بی خطر را برای مردم محلی و حتی کارکنان آن مجموعه ها فراهم کنند اما تاکنون بجز حرف، انجام یک سری کارهای نمادین و ساخت و ساز محدود که بیشتر شبیه به کارهای خیرخواهانه تا مسئولیت اجتماعی است کار خاص دیگری که زحمت حضور خود را برای مردم جبران کنند انجام نشده است.
افزایش فاصله طبقاتی و فقر به واسطه حضور صنایع
استان بوشهر به واسطه دارا بودن منابع و ذخایر مهم گازی و نفتی و سود سرشاری که از این نعمتهای خداداد نصیب کشور میکند همواره با واژگانی چون پایتخت انرژی، نگین، قلب و قطب اقتصاد کشور شناخته شده است اما در مقابل تولید این ثروت عظیم در این استان و تاثیرگذاری شگرف آن در اقتصاد مملکت، مردم بومی آن جز محرومیت، آلودگیهای زیست محیطی و به شماره افتادن نفسها، بیماری، بیکاری جوانان و وجود آسیبهای اجتماعی چیزی نصیب آنها نشده است.
ضمن اینکه بوشهریها تاکنون میزبان خوبی برای صنایع بوده و از این ظرفیت حراست و حمایت کرده و همچنان پاسدار امنیت این صنایع هستند و در این زمینه همه ظرفیتهای خود را به کار میگیرند.
در هر نقطه ای که صنایع وارد میشوند انتظار این است که آن منطقه در راستای ایفای مسئولیتهای اجتماعی صنایع از نظر زیرساختی دچار تحول شود و رنگ و شکل تازه ای به خود بگیرد اما شهرستانهای جنوبی استان بوشهر به استناد اظهار بومیان این مناطق نه تنها هیچ تغییری به خود ندیده بلکه مشکلات آنها بیشتر نیز شده است.
به گفته مردم و فعالان اجتماعی و مسئولان، بیکاری، تبعیض، فقر، فاصله طبقاتی، آلودگی محیط زیست، بیتوجهی به نیازهای ساکنان و کارکنان، ظهور آسیبهای اجتماعی، تنوع فرهنگی، مهاجرت و ناکافی بودن امکانات شهری از مهمترین مشکلاتی است که ساکنان شهرهای میزبان صنایع بزرگ در استان بوشهر با آنها دست و پنجه نرم میکنند و شواهد نشان میدهد تاکنون صاحبان این صنایع در راستای ایفای مسئولیت اجتماعی آنطور که باید و شاید گامهای موثری در مناطق پیرامونی خود برنداشتهاند.
اثرگذاری صنایع در بوشهر به این شکل پیش رفته است و واقعیت تلخ اینکه صنایع میهمان استان بوشهر به تعبیری شیره جان این مناطق را میکشند و نصیب فراوانی میبرند اما در عملی کردن تعهدات خود به میزبانان محلی کوتاهی کرده و از این وظیفه بدیهی شانه خالی کرده اند.