مسئولیت اجتماعی: به رغم بهبود وضع زندگی و معیشت مردم، جرایم ارتکابی توسط دختران و پسران در سرتاسر جهان رو به گسترش است. در یک نگاه واقعبینانه و اصولی می توان ازدیاد جرایم را محصول سستی در اعتقادات مذهبی دانست؛ چرا که در دنیای شتابان و ماشینی امروزی نیز ثابت شده که ایمان و اعتقاد موجب رشد؛ و تعالی و انکار و مجادله و ضعف ایمان پلی است برای فرو غلطیدن در سراشیبی تبهکاری و قانونشکنی.
هر چند از مهمترین ویژگیهای دوران نوجوانی ورود به عرصه روابط اجتماعی و تطبیق و سازگاری با عقاید و هنجارهای اجتماعی است، اما می توان آسیب های اجتماعی را مرتبط با فرهنگ فردی و خانوادگی نوجوانان دانست.
خانواده از یک سو اگر خوب، سالم، مذهبی باشد خاستگاه رشد، کمال و تعالی فرزندان است و از دیگر سوی اگر گرفتار ضعف اخلاق و ایمان باشد میتواند سر منشأ بسیاری از تباهی ها و کجروی های آنان باشد.
در محیط خانه، کمبود عاطفه، تبعیض، اعمال خشونت، بی مسئولیتی والدین، سختگیریهای افراطی، ازدواج مجدد والدین، طلاق و اعتیاد می تواند از عوامل مهم و مؤثر در انحرافات اخلاقی و اجتماعی دختران و پسران نوجوان باشد.
محیط متشنج خانوادگی نیز می تواند موجب محرومیت عاطفی در فرزندان بشود.
در چنین خانواده هایی که اختلافات، دعواها و مرافع های پدر و مادر کام زندگی را بر بچه ها تلخ می گرداند؛ پدر و مادر دائما در موقعیت مقابله و کشمکش به سر می برند و هر کدام با استفاده از تمام ابزارهای موجود و در دسترس تلاش میکند تا حرف خود را به کرسی نشانده و نظر و عقیده اش را بر دیگری یا دیگران تحمیل کند و درصدد تحقیر آنها برمی آید. معمولاً، در چنین خانوادهای، نوجوانان و بخصوص نوجوانان دختر به لحاظ عاطفی احساس کمبود می نمایند و خود را تنها و بی پناه و مطرود احساس می کنند و فاقد انگیزه های لازم برای اخذ و یا درونی کردن رفتارهای پسندیده و نیکو می باشند که اثر این نقصان سالهای بعد و احتمالاً به صورت سرکشی و رویگردانی از مقررات و قوانین اجتماعی ظاهر خواهد شد. هر چند این مورد میتواند از همان دوران نوجوانی نمود یافته و باعث ایجاد دردسر برای خانواده و جامعه شود.
همانندسازی شدید با هم سن و سالان یا به گونه ای وابستگی به آنان می تواند عامل مهم بعدی در انحراف نوجوانان پسر و دختر باشد. دختران و پسرانی که از سوی والدین یا خانواده طرد می شوند یا مورد بی محبتی قرار می گیرند، برای جبران و کسب حمایت به طرف همسالان خود کشیده می شوند. احتمال دارد آنان دست به اعمال ضد اجتماعی زده و همدیگر را برای ارتکاب جرایم و خلاف تشویق نمایند. در این سنین و چنین خانواده هایی، دوستان و همسالان می توانند بهترین و بالاترین منبع جهت یادگیری و رفتار و عملکرد انحرافی باشد.
پس از خانواده مدرسه نیز می تواند نقش اساسی و حیاتی در زندگی اجتماعی نوجوانان برعهده داشته باشد. نحوه رفتار و منش معلم و اولیا مدرسه و برنامه های مختلف ارائه شده توسط مسئولان مدارس، در علاقه مندی یا انزجار دختران و پسران از مدرسه نقش مهمی دارد. اولیای مدارس با مراقبت آگاهانه و اصولی و غیر خشن و کنترل رفتارها، می توانند به اصلاح روشها و شکل دهی شخصیت بچه ها اهتمام داشته و موجب رشد فکری، عاطفی و اجتماعی آنان بشوند و با آموزش های صحیح و به موقع آنان را برای ورود به دنیای بزرگسالی آماده کنند./ حوزه