«رسانه مسئولیت اجتماعی»: آسیب شناسی اتفاقات اخیر در کشور از منظر علمی و جامعه شناختی می تواند به شناخت چالش ها و فرصت های آینده کمک کند. به همین دلیل« رسانه مسئولیت اجتماعی» با دکتر مصطفی اقلیما جامعه شناس گفت وگو کرده که در ادامه می خوانید.
دکتر اقلیما در این زمینه معتقد است: در مرحله نخست باید بین مسائل اصلی و فرعی جامعه تفاوت قائل شد. مسائل فرعی خیلی زود از بین می روند.این در حالی است که مسائل اصلی جامعه نیازمند راهکار هستند و باید برای آنها پاسخ قانع کننده ای پیدا کرد.مشکلات در جامعه یک روزه به وجود نیامده اند که یک روزه از بین بروند و بلکه در بلند مدت شکل گرفته اند.
نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد این است که ما باید تفاوت های بین نسلی را درک کنیم. هر نسلی دارای دیدگاه ها و رویکرد خاص خود است. هیچ نسلی نمی تواند برای نسل دیگر تصمیم بگیرد.جوانانی که امروز در خیابان ها حضور دارند کسانی هستند که در همین سیستم آموزشی وبا معلمانی که ما بالای سر آنها گذاشته ایم آموزش دیده اند.
به همین دلیل اشکال از ما بوده که نتوانسته ایم دغدغه های نسل جدید را درک کنیم ونه از آنها.ما باید اقداماتی برای پیشرفت و تعالی نسل جدید انجام می دادیم که انجام نداده ایم. هنگامی که این اتفاق رخ نداده نباید انتظار داشته باشیم نسل جدید به شکلی رفتار کند که موردخواست ماست. نسل جدید دارای دغدغه های خاص خود است و براساس همین دغدغه ها حرکت می کند.
این جامعه شناس ادامه داد: زنان نیمی از جامعه را تشکیل می دهند.این در حالی است که نصف جامعه برای بیان دغدغه های خود با چالش ها و موانع زیادی مواجه هستند.در سال های اخیر ما صحنه های زیادی دیدیم که به نام برخورد با بدحجابی برخوردهای ناشایستی با زنان جامعه صورت می گرفت و به زنان جامعه اهانت می شد. بارها و بارها این صحنه ها تکرار شد و فیلم آن در فضای مجازی دست به دست شد.در چنین شرایطی کاملأ طبیعی است که زنان امروز جامعه ایران اعتراض خود را به شکلی که امروز در خیابان ها مشاهده می کنیم نشان بدهد.کسانی که امروز رفتار زنان را در خیابان ها بر نمی تابند باید این سوال را از خود بپرسند که آیا با زنان جامعه درست رفتار کردند و به دغدغه های آنها احترام گذاشتند و یا خیر؟بدون تردید اگر درست رفتار کرده بودند امروز چنین واکنشی از آنها مشاهده نمی کردند.
اقلیما تصریح کرد: جامعهای دارای آرامش است که همهچیز در سر جای خود قرار داشته باشد و حسابوکتاب داشته باشد. هنگامیکه در یک جامعه هیچچیز در سر جای خود قرار نداشته باشد و حسابوکتابی وجود نداشته باشد بهصورت طبیعی مردم آن جامعه عصبی و ناراحت میشوند.در چنین شرایطی افراد جامعه اعتماد خود را نسبت به یکدیگر از دست میدهند. در هیچ کشوری وعده و شعار مشکل مردم را حل نکرده و بلکه رفاه بیشتر و رسیدگی به مشکلات مردم بوده که مردم را نسبت به آینده امیدوار نگهداشته است.در کشورهای جهان همه روسای جمهوری تلاش میکنند بیکاری را در جامعه کاهش بدهند. به همین دلیل نیز اگر در زمان یک رئیسجمهور بیکاری در جامعه افزایش پیدا کند مردم دیگر به آن رئیسجمهور رأی نمیدهند و فرد دیگری را انتخاب میکنند. هرچه بیشتر به مردم وعده بدهیم و حل کردن مشکلات بنیادین را با تأخیر بیاندازیم اعتماد اجتماعی بیشتر از بین می رود.