مسئولیت اجتماعی: مفهوم مسئولیت اجتماعی برای نخستین بار از سوی شرکتهای نفت و گاز مطرح و عملیاتی شد. شاید به همین دلیل زیرساخت فکری آن بر اساس وظیفه سازمان نسبت به جامعهای که از برکت و منابع آن استفاده میکند، بنا شده است. هر سازمان طبق تعریف جهانی CSR نسبت به جامعه و محیط زیست پیرامونیاش مسئولیت دارد. مسئولیتش هم این است که در قبال خدماتی که از آنها می گیرد، به فکر تعالی و توسعه جامعه و محیط هم باشد.
در ایران با توجه به اینکه فعالیتهای نفت و گاز در گستره کشور پراکنده است. میان صنعت با جوامع محلی ارتباطی برقرار شده که مبتنی بر شناخت آنها و نیز مدلی بر همکاری آنها با توسعه صنعت نفت است، زیرا در این مناطق توسعه صنعت با بستر اجتماعی ارتباط تنگاتنگ دارد. از این رو تلاش شده که شرکتهای عملیاتی از تولید و بهرهبرداری منابع نفت و گاز گرفته تا انتقال و پالایش و … در مرحله طراحی، تولید و طول عمر پروژهها، پیامدهای اجتماعیآن رابررسی و چارهجویی کنند.
سیدامیر طالبیان، جامعهشناس و مشاور اجتماعی وزیر نفت که برنامهریزی در حوزه مسئولیت اجتماعی صنعت نفت را نیز بهعهده دارد، درباره عملکرد مسئولیت اجتماعی یا در حقیقت کمک به جامعه پیرامون، به قدمت ۱۱۰ ساله آن در ایران از زمان کشف نفت در سال ۱۲۸۷ (۱۹۰۸ میلادی) اشاره و تاکید میکند: یکی از بارزترین مقاصد توسعه اجتماعی در شهرهایی همچون مسجدسلیمان و آبادان وجود صنعت نفت استکه در آن زمان نسبت به مناطق دیگر، ازتوسعهیافتگی قابلتوجهی برخوردار بودند، زیرا در حقیقت در ارکان مختلف اجتماعی و سیاسی آنجا تاثیرگذار بودند و در واقع تمدنی را در آنجا بر مبنای صنعت نفت رقم زدند. شایدبطور اسمی توجه به محیط پیرامون با عنوان CSR شناخته نمیشده، اما اقدامهای بسیار زیادی نسبت به جامعه پیرامون و محیطزیست صورت میگرفت. نوشته های زیادی یافت شده که نشانگر مشارکت مردم درابعاد مختلف فعالیتهای صنعت نفت در آن زمان بوده، بنابراین CSR مفهوم بسیار آشنایی برای ما است. امروزه این مفهوم تحت استانداردی به نام ایزو ۲۶۰۰۰ قرار دارد که وجه سلبی و ایجابی داشته و ما در صنعت نفتمان به آن توجه داشتهایم وآن راترویج کردهایم. مشارکت مردم و ذینفعاناز جمله کارکنان، مشتریان، تامین کنندگان کالا، جامعه محلی و…که از فعالیتهای صنعت نفتهم تاثیر میگیرند و هم تاثیر میگذارند، باید محور توجه قرار گیرند.
طالبیان با اشاره به اینکه وقتی صنعت نفت وارد منطقهای می شود با توقعات، انتظارها و مطالبات جامعه محلی روبهروست، میگوید: باید به جای ارائه خدمات مستقیم (که سبب ایجاد انتظارات و مطالبات فزاینده میشود)، تلاش کنیم آنها را توانمند سازیم.
با تحقیقات میدانی متوجه میشویم که آنها را باید در چه زمینه هایی توانمند کنیم، همچنین ضعفها و مشکلات آنها را که احیانا منجر به مشکل و چالش می شود، دریابیم و به این وسیله به پایداری معیشت، اقتصاد و درآمدشان کمک کنیم تا بتوانند زندگی خودشان را اداره و چالشهایشان را برطرف کنند. این کار قطعا شرایط مستمر و پایداری را برایشان فراهم میسازد که نمونه آن را در پالایشگاه گاز شهیدهاشمی نژاد در شمال شرق کشور، از طریق واگذاری و برونسپاری بعضی از فعالیتهای پالایشگاه به جامعه محلی شاهدیم. این اقدامها به اشتغالزایی منجر شده و گردش مالی را در آن منطقه چند برابر کرده ودر نتیجه شرایط پایدار و مستمری را برای آنها بهوجود آورده است.
بهتازگی در سرلوحه نظامنامه جدید مسئولیت اجتماعی که توسط وزیر نفت ابلاغ شده، دقیقا گفته شده همه فعالیتها باید به افزایش رضایتمندی و اعتماد اجتماعی منتهی شود که البته این خود یک شاخص CSR است.
همچنین در انتخاب نوع فعالیتها در هر منطقه ای به دنبال این هستیم که باید چه اقدامهایی را با چه اولویتهایی انجام دهیم و این اقدامها، چه نتایج و پیامدهایی خواهد داشت.
اجرای پروژهها با چشمانداز توسعه پایدار
مشاور اجتماعی وزیر نفت تاکید میکند: مقررات لازم برای عمل به تعهد شرکتها همسو با توسعه پایدار در اساسنامه شرکتها از جمله شرکت ملی نفت ایران وجود دارد که شرکتهای اصلی و فرعی وزارت نفت را مکلف میکند سالانه برنامه CSR داشته باشند.(این حتی مصوب مجلس شورای اسلامی است.) همچنین یکسری کمکهای مستقیم از طریق هزینه کرد اعتبارات در ساخت مدرسه، بیمارستان و درمانگاه و … داشته باشند. منتها روشی را که برای نحوه هزینه کرد این اعتبارات انتخاب می شود، متکی بر توانمند سازی جامعه محلی است، هیچگونه هزینهای بهطور مستقیم برای ساخت این موارد انجام نمی شود، بلکه نهادهای محلی که در منطقه و استان ذیربط حضور دارند با پیمانکار قرارداد میبندند که این خودسبب اشتغالزایی هم می شود.
در طول تولید درازمدت مخازن نفتی که بهطور متوسط عمری ۴۰ تا ۵۰ سال دارند تا زمانی که تولید و فعالیتهای مرتبط با آن ادامه دارد، باید با مردم پیرامون آن ارتباط داشت. همه این مراکز باید با شناخت جامعه پیرامون ببینند چه کمکهایی برای این جوامع و همچنین برای توسعه صنعت و تداوم تولید ضروری است، از قبیل جذب نیروهای بومی، خرید از محل، تامین تدارکات از نزدیکترین مراکز آنجا کمک کنیم.
زیرا گاهی اوقات وقتی برای انجام عملیاتی وارد یک جامعه می شوید ممکن است نوع معیشت و درآمد قبلی آنها از توسعه صنعت متاثر و مخدوش شده باشد. پس وظیفه و مسئولیت ما باید این باشد که با جذب منابع انسانی برای تاسیساتمان، درآمدها و معیشت جدیدی را برای آنها تعریف کنیم تا به نحوی ورودمان به آن مناطق را جبران و جایگزین کرده باشیم.
محیطزیست و تکلیف مسئولیت اجتماعی و قوانین مربوطه
طالبیان پیامدهای زیستمحیطی را ماهیت عملیات صنعتی ذکر میکند که در بخشی پالایشگاهها و مجتمعهای پتروشیمی عوارض آلایندگی را به شهرداریها پرداخت میکنند.البته دلیل قانونگذار این است که این بتدریج حذف شود، نه اینکه عوارض آن بهطور مستمر و مداوم ادامه داشته باشد.
در این زمینه قوانین و مقررات متفاوتی وجود دارد. حتی نظامنامهای که اخیرا وزیر نفت ابلاغ کرد، یکسری مقررات و مجوزهایی را با سازوکارهایمربوط به خودش در اختیار مدیران قرار میدهد تا طی فرآیندی در هیئتمدیره، تصویب و سازوکار فعالیت CSR خود را طبق این نظامنامه تنظیم کنند.
در بخش دیگر در الگوی جدید قراردادهای نفتی که شرکت «توسعهدهنده» میدان را توسعه داده و هزینه را از محل محصول و تولید برداشت می کند، میتواند فعالیت مسئولیت اجتماعی را نیز در میدان انجام دهد. نمونه این قرارداد در مخزنی در منطقه آزادگان با عنوان سپهر و جفیر است که به پیمانکار امکان میدهد برنامه سی.اس.آر را همزمان با عملیات فنی تهیه و اجرا کند.
جالب اینکه آنها گروهی متخصص جامعهشناس و جمعیتشناس در منطقه مستقر کردهاند و در فاز اول آن تحت عنوان، «اثرات و رخداد توسعه مخزن سپهر و جفیر از لحاظ زیستمحیطی و اجتماعی» تحقیقاتی را انجام دادند. روستاهای اطراف را نیز مطالعه،بررسی و شناسایی کردند وهم اکنون در حال تعریف یک الگوی CSR هستند.
یک «کمیته نظارتی» هم متشکل از کارفرمایان و مجریان برقرار است و در حوزه CSR درتلاشیم با تبلیغ و تشویق، این الگو را در صنعت همهگیر کنیم. به عبارت دیگر با گنجاندن یک بند به قراردادها، شرکتها را ملزم به اجرای آن کنیم.
طالبیان تاکید میکند: پروژه های جاری هم تابع مقررات نظامنامه هستند، زیرا هر چهار شرکت اصلی تابع وزارت نفت ملزم شدهاند برنامه سالانه CSR خود را تهیه و تنظیم کنند.
شایان ذکر است شورایی نیز به نام «شورای عالی CSR صنعت نفت» وجود دارد که شامل وزیر نفت و معاونhk است و کار سیاستگذاری را انجام میدهند.
در مورد تامین منابع و محل ثابت بودجه و اعتبارات لازم باید گفت که از سال ۹۲ موفق شدیم یک درصد از اعتبارات عمرانی وزارت نفت را صرف امور عامالمنفعه مناطق عملیاتی کنیم و مجریان ما موظفاند در کنار توسعه مخزن یا ذخیرهسازی، کار CSR را همزمان در جامعه محلی انجام دهند.
خدمات وطرحهای عمرانی وزارت نفت درحوزهCSR
وزارت نفت از سال ۹۲ (۲۰۱۳) تاکنون در قالب تامین اعتبار و اجرای طرحهای عامالمنفعه (آموزشی،ورزشی،بهداشتی ودرمانی،خدماتی،راه و جاده،محیطزیست و…)۸۱۱ پروژه را بااعتبار ۱۱۸۴ میلیاردتومانی تکمیل کرده است وتعداد ۱۱۵۹ پروژه را با اعتبار ۲۲۸۶ میلیاردتومانی درحال اجرا دارد.
پروژههای جدید احصا شده به تفکیک چهارمنطقه (غرب کارون،پارس،نفتخیز،غیرنفتی)بهعنوان برنامه پنجساله خدمات عامالمنفعه ازسوی وزارت نفت مصوب شده است.
ارتقای سطح امکانات وتوسعه فضاهای آموزشی دانشگاهها، ارتقای سطح بهداشت عمومی، سلامت جامعه وکاهش تلفات وخسارتهای جانبی، افزایش امکانات وفضاهای ورزشی وتوسعه سلامت عمومی، رفع بخشی از محرومیتهای نیازمندان وقشرهای آسیبپذیرجامعه، توسعه کمی وکیفی راههاوجادههای مواصلاتی، حفظ وصیانت ازمنابع ارزشمندطبیعی وزیستمحیطی وکمک به استفاده بهینه ازمنابع آبی وگسترش فرآیندتولید و انتقال برق ازمهمترین اهداف و فعالیتهای پروژههای اجرایی است.
تاثیر تحریمها در اجرای تعهدهای مسئولیت اجتماعی
باید اذعان کرد مقداری از اقدامهای زیربنایی ما از تحریمها متاثر شده است، زیرا از یک سودرآمدها کاهش یافته و از سوی دیگر همکاریهای بینالمللی برای اجرای برخی پروژهها را متوقف کرده است. این موضوعها سبب تاخیر در برخی پروژههای ضروری صنعت نفت شده است. برای مثال پروژه «به صفر رساندن سوزاندن گازهای مشعل» در عسلویه که قرارداد اجرای آن با یک شرکت فرانسوی امضا، امابه دلیل تحریم متوقف شد. بعضی از تعهداتمان را به دلیل اعتبارات مجبور شدیم کاهش دهیم و یا جابجا کنیم، اما خوشبختانه درک و همیاری مردم از این شرایط خیلی به ما کمک کرده است.
ما نیز به دنبال راههای جایگزین رفتهایم که در واقع سبب شد در سه محور به موفقیت برسیم:
۱- به دلیل کمبود اعتبارات، دقت و توجه ما در نحوه هزینهکرد و راهبری CSR افزایش یافت و متوجه شدیم نباید خدمات مستقیم به مردم ارائه دهیم، از این رو سراغ توانمندسازی آنها رفتیم که اینکار به مدیریت، ابتکار و توانمندسازی و خلاقیت نیاز دارد تا به جامعه محلی نزدیک شویم و اعتمادشان را جلب کنیم و sff صرفهجویی شود.
۲- در مجتمعهای پتروشیمی و پالایشگاههای نفت و گاز، ذخیرهسازی انرژی به دلیل محدودیتها روندی کاملا فزاینده داشته است. برای نمونه، آنها بهدنبال مصرف آب کمتر و همچنین بازیافت آن، جلوگیری از هدررفت انرژی از قبیل برق و… شدندکه این خود ابتکاراتی در بحث مدیریت مصرف انرژی بدنبال داشته است.
۳- به دلیل تحریمها ما به دنبال درآمدهای بیشتر بودیم. برای نمونه در پالایشگاههایمان که پیشتر گوگرد بهعنوان محصول جانبی تولید میکردند و ارزش چندانی نداشت، با انتخاب پیمانکار حمل و تبدیل گوگرد به بلور، آن را به یک منبع درآمدزا و اشتغالزا تبدیل کردیم. جالب اینکه در شرایط تحریم، مردم ما ملاحظات بیشتری هم میکنند و CSR هم موضوعیت بیشتری پیدا کرده است.تحریمها سبب خلاقیت بیشتر ما شده است.
همچنان همه تلاش ما بهویژه در شرکتهای نفت و گاز و مجتمعهای پتروشیمی، ساماندهی کارها در حد تراز بینالمللی CSR با توجه به شاخصها و الگوهای جهانی است. البته در این الگوها، بیشتر بحث خلاقیت، ابتکارات جدید و فناورانه مطرح است، زیرا میخواهیم بین توسعه صنعتی و توسعه اجتماعی، انطباقی صورت بگیرد و بههیچوجه نگاه خیریه ای نداریم، بلکه معتقدیم این یک وظیفه متقابل و متعاملی است./ شانا