«رسانه مسئولیت اجتماعی»- احسان انصاری:در حالی که تنها چند روز تا دوازدهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی باقی مانده است بسیاری از کاندیداهای انتخاباتی فعالیت های انتخاباتی خود را آغاز کرده اند. این در حالی است که برخی در این فضا تلاش می کنند بودجه و اقدامات صورت گرفته در زمینه مسئولیت اجتماعی را جزئی از خدمات منطقه ای خود معرفی کرده و در راستای افزایش رأی خود از موضوع مسئولیت اجتماعی استفاده سیاسی کنند. اتفاقی که نه تنها با واقعیت همخوانی ندارد و بلکه می تواند مفهوم مسئولیت اجتماعی را به حاشیه براند.
حوزه مسئولیت اجتماعی شرکتی در ایران برخلاف جهان چندان شفاف نیست، بهطوریکه اغلب شرکتها و بانکها درحالی هزینههای تبلیغاتی زیادی برای نمایش پروژههای مسئولیت اجتماعی انجام میدهند که در صورتهای مالی آنها خبری از اطلاعات هزینهکرد حوزه مسئولیت اجتماعی نیست. برای مثال در بین ۳۰ بانک و موسسه اعتباری تنها هفت بانک اقدام به انتشار اطلاعات هزینههای مسئولیت اجتماعی کردهاند. در بین ۲۳ یا ۲۴ شرکت بیمهای نیز پنج شرکت بیمهای اطلاعات مسئولیت اجتماعی خود را منتشر کردهاند. در بین شرکتهای دولتی و غیردولتی این وضعیت به مراتب غیرشفافتر است.
این وضعیت درباره نمایندگان مجلس نیز وجود دارد و برخی از نمایندگان یا از بودجه مسئولیت اجتماعی سازمان ها برای تبلیغات انتخاباتی استفاده می کنند و یا اینکه خدمات صورت گرفته به عنوان مسئولیت اجتماعی را به عنوان خدمات دوران نمایندگی خود در مجلس شورای اسلامی به مردم معرفی می کنند.رویکردی که نشان می دهد مسئولیت اجتماعی می تواند دستآویزی برای سواستفاده های سیاسی قرار بگیرد.
دکتر محمد فاضلی جامعه شناس در این زمینه معتقد است:« این سوتعبیر در ایران وجود دارد که سال هاست مسئولیت اجتماعی را مترادف با امور خیریه قلمداد می کنند.در چنین شرایطی شرکتی در یک منطقه محیط زیست را تخریب می کند،گازهای آلوده کننده وارد هوا می کند،در یک منطقه محیط زیستی جاده می سازد و مجموعه ای از تخریب های محیط زیستی و اجتماعی را انجام می دهد و در عین حال با کمک نهادهای بالادستی به عنوان امور خیریه مدرسه،درمانگاه و یا مسجد می سازد.اتفاق جالبی که در این چرخه رخ می دهد این است که یک شرکت با گازهای آلوده به ریه های مردم منطقه آسیب می زند اما در همان منطقه به نام امور خیریه یک درمانگاه می سازد که مردم را مداوا کنند.این به نوعی تقلیل مسئولیت اجتماعی به امور خیریه و رشوه اجتماعی است.
این رشوه اجتماعی برای سکوت است که در برخی مواقع به معامله با قدرتمندان تبدیل می شود.این نوع نگاه بیشتر صدقه دادن به ازای سودی است که یک شرکت قرار است به دست بیاورد. به همین دلیل نیز با عناوینی مانند اشتغال آفرینی و تولید با شورای شهر منطقه،شهردار و یا استاندار زد وبند می کند و برای ساکت کردن مردم یک درمانگاه یا مدرسه می سازد. بدون تردید نام این رویکرد مسئولیت اجتماعی نیست.یکی از رسالت های اصلی انجمن جامعه شناسی این است که این مسأله را روشن کند که شرکت هایی که قانون شکنی می کنند، منابع زیست محیطی را تخریب می کنند و در مقابل برخی اقدامات خیریه هم انجام می دهند در راستای تحقق مسئولیت اجتماعی حرکت نمی کنند».
نکته دیگری که در این زمینه وجود دارد و می تواند زمینه های سو استفاده سیاسی از مسئولیت اجتماعی را به وجود بیاورد این است که برخی اوقات سازمانها و شرکتها برای اینکه یک کار خلاف قانون را انجام دهند و حمایتهای سیاسیون را پشتوانه خود قرار دهند، در قالب هزینههای مسئولیت اجتماعی، هزینههایی را به سیاسیون میپردازند تا بتوانند پوششی برای نقض قوانین فراهم کنند و یا برای افزایش قدرت سیاسی، از مسئولیت اجتماعی استفاده ابزاری میکنند. این در حالی است که مسئولیت اجتماعی مقولهای علمی و اجتماعی است و نیازمند نگاه دقیق علمی است.
در شرایط کنونی کشور در وضعیت انتخاباتی قرار گرفته و به همین دلیل برخی از کاندیدای انتخاباتی از هر حربه ای برای پیروزی در انتخابات استفاده می کنند که مسئولیت اجتماعی با توجه به تأثیر مثبتی که روی افکار عمومی می گذارد می تواند به دستآویزی برای زمینه سازی برای پیروزی برخی کاندیدا فراهم کند. اغلب این کاندیدا به مدیران سازمان وعده می دهند که در صورت پیروزی در انتخابات خدمات ویژه ای به آنها بدهند و به همین دلیل نیز این احتمال وجود دارد که مسئولیت اجتماعی به ابزاری سیاسی برای عده ای تبدیل شود.
نکته دیگر اینکه در شرایط کنونی در ایران، مسئولیت اجتماعی شرکتهای اقتصادی اغلب با پولپاشی و توزیع بخشی از درآمدها در منطقۀ پیرامون برای اجرای پروژههایی در ابعاد محلی یا حمایت از نیازمندان آن منطقه انجام میشود.این الگو به دلیل چالشهای حکمرانی در ایران شکل گرفته، وگرنه همۀ شرکتها به این سمت میروند که پول و منفعت موردنظر را به ذینفعان اصلی برسانند.
به همین دلیل شرکتی که در یک منطقه در حال فعالیت اقتصادی است، به جامعۀ پیرامون خود میگوید میخواهم هزینهای را صرف کنم تا شما بگویید که مسئولیت اجتماعیام را خوب انجام میدهم، پس خودتان بگویید چه کاری انجام بدهم.این رویکرد ادراک محلی، چیزی است که برخی شرکتها در حال انجام آن هستند و در راستای آن، جامعۀ میزبان و محلی، نیازهای مربوط به توسعۀ خودش را اعلام میکند تا شرکت مربوطه، به همان عمل کند.
این رویکرد، الگوی جهانی هم دارد، ولی مشکل آن در ایران این است که برنامهریزی در این زمینه به صورت بخشی انجام میشود؛ مثلا نمایندۀ مجلس به وزیر میگوید چه بکند و چه رویکردی در پیش بگیرد. در چنین شرایطی کاندیدای انتخابات و یا نماینده، لزوما دید یکپارچه ندارد، بلکه دید منطقهای دارد و میخواهد مردم آن منطقه را راضی نگه دارد. تا به اهداف سیاسی خود دست پیدا کند. در بیشتر موارد، فشار مقامات محلی و نبود حزبهای سیاسی که برنامههایی را به صورت مشخص و یکپارچه دنبال کنند، موجب انحراف در اهداف مسئولیت اجتماعی شرکتها میشود.
در این وضعیت، برای شرکتها منطقیتر این است که بنا برنظر مقامات محلی عمل کنند. در نتیجه، پولپاشی در منطقۀ پیرامون، راهحلی عقلانی و درست بر اساس بستر فعلی جامعه ایران به نظر میآید، درحالی که این بستر، اشتباه است و چیزی هم نیست که به راحتی بتوان آن را تغییر داد.