هدف یک سازمان از گام برداشتن در مسیر مسئولیت اجتماعی و عمل کردن به آن، افزایش مشارکت در دستیابی به توسعه پایدار است.
مقدمه ای که خواندن آن خالی از لطف نیست
به گزارش رسانه مسئولیت اجتماعی، هدف یک سازمان از گام برداشتن در مسیر مسئولیت اجتماعی و عمل کردن به آن، افزایش مشارکت در دستیابی به توسعه پایدار است. با در نظر گرفتن این هدف، اگر چه نمیتوان سرفصلهای جامع و کاملی ازاصول مسئولیت اجتماعی ارائه داد، در عین حال بهتر است سازمانها علاوه بر هفت اصلی که در پی خواهد آمد، اصول ویژه مرتبط با هر موضوع اصلی (مندرج در بند ۶) را مدنظر قرار دهند.
توصیه میشود سازمانها رفتار خود را بر پایه استانداردها، راهنماها و قوانین رفتاری که مطابق با اصول پذیرفته شده رفتار درست و مناسب در شرایط مشخص، سامان دهند، حتی اگر این شرایط دشوار و چالش برانگیز باشد.
در به کارگیری این استاندارد پیشنهاد میشود که هرسازمان، شرایط جامعه، محیط زیست، ملاحظات قانونی، فرهنگی، سیاسی، سازمانی و همچنین تفاوتهای شرایط اقتصادی را در نظر گیرد و در عین حال برای سازگاری رفتار خود با هنجارهای رفتاری بین المللی تلاش کند.
پاسخگویی
اصل این است: یک سازمان بهتر است در مورد اثرات خود بر جامعه، اقتصاد و محیط زیست پاسخگو باشد. این اصل پیشنهاد میکند که یک سازمان بهتر است نظارت مناسب و همچنین وظیفه پاسخگویی به این نظارت را عهدهدار شود.
اصل پاسخگویی، مدیریت را متعهد میکند تا در خصوص سهامداران ممتاز سازمان پاسخگو بوده و همچنین سازمان را نسبت به پاسخگویی در برابر نهادهای قانونی کشور در رابطه با قوانین و مقررات، ملزم کند.
پاسخگویی بودن بر سازمان و جامعه به اثرات کلى تصمیمات و فعالیتها بر جامعه و محیط زیست، همچنین به طور ضمنی بیان میکند به نظر می رسد پاسخگویی سازمان در برابر افرادی که تحت تاثیر پیامدهای تصمیمات و فعالیتهای آن قرار گرفتهاند و نیز کل جامعه، با توجه به ماهیت اثرات و شرایط، متفاوت است.
پاسخگو بودن، بر سازمان و جامعه اثرات مثبتی بر جای میگذارد. هرچند میزان پاسخگویی ممکن است متفاوت باشد، اما بهتر است با حد اختیارات متناسب باشد به نظر میرسد سازمانهایی که حوزه اختیارات آنها وسیعتر است، توجه بیشتری به کیفیت تصمیمات و امر نظارت داشته باشند. همچنین، پاسخگویی قبول مسئولیت به هنگام وقوع اشتباه، شامل چارهجویی برای اصلاح آن و اقدام برای پیشگیری از وقوع مجدد اشتباهات خواهد شد.
توصیه میشود یک سازمان نسبت به مسائل زیر پاسخگو باشد:
-
اثرات تصمیمات و فعالیتهای خود بر جامعه، محیط زیست و اقتصاد، خصوصاً پیامدهای منفی مهم آنها؛
-
اقداماتی که برای پیشگیری از تکرار پیامدهای منفی غیرعمدی یا پیشبینینشده صورت میگیرند.
شفافیت
اصل این است: توصیه میشود یک سازمان در مورد اثرات تصمیمات و فعالیتهایی که بر جامعه و
محیط زیست دارد، بهنحوی آشکار و شفاف عمل کند.
توصیه میشود یک سازمان به صورت واضح، دقیق، کامل و درحد منطقی و کافی، سیاستها، تصمیمات و فعالیتهایی را که مسئولیت آنها را برعهده دارد افشا کرده و اثرات قطعی و محتمل این موارد بر جامعه و محیط زیست را نیز همراه با آن ابراز کند. این اطلاعات بهتر است به آسانی برای کسانی که تحت تأثیر سازمان هستند یا ممکن است در آینده قرار گیرند، قابل استفاده و مستقیماً در دسترس باشند.
توصیه میشود این اطلاعات به موقع و مستند بوده و به صورتی واضح و عینی ارائه شوند تا ذینفعان، امکان ارزیابی دقیق از اثرات تصمیمات و فعالیتهای سازمان بر منافع خود را داشته باشند.
اصل شفافیت، خواستار فاش کردن اطلاعات خصوصی و در دسترس گذاشتن اطلاعات انحصاری یا حفاظت شده از نظر قانونی و یا اطلاعاتی که افشای آن به حریم امنیتی، تجاری و یا شخصی افراد تجاوز میکند، نیست.
توصیه میشود سازمان در موارد ذیل شفافیت داشته باشد:
-
هدف، ماهیت و مکان فعالیتهای آن؛
-
هویت سهامداران اصلی در جهت دهی فعالیتهای اصلی سازمان؛
-
نحوه اتخاذ تصمیمات، اجرا و بازنگری آنها شامل تعریف نقشها، مسئولیتها، پاسخگوییها و اختیارات در بخشهای مختلف سازمان؛
-
ارزشیابی سازمان از عملکرد مسئولیت اجتماعی از طریق معیارها و استانداردها؛
-
عملکرد سازمان در رابطه با مسائل مرتبط و مهم مسئولیت اجتماعی؛
-
منابع، مبالغ و موارد سرمایه گذاری؛
-
پیامدهای شناخته شده و احتمالی تصمیمات و فعالیتهای خود بر ذینفعان آن جامعه، اقتصاد و محیط زیست؛
-
ذینفعان و معیار و رویه های مورد استفاده برای شناسایی، انتخاب و تعامل با آنها؛
-
ایجاد بخش مستقل و قابل مشاهده در تارنمای هر سازمان برای مسئولیت پذیری اجتماعی؛
-
سازمان ها ضمن ایجاد بخش مستقل و قابل مشاهده در تارنمای سازمان؛
-
انتشار عمومی و به اشتراک گذاشتن گزارش مسئولیت اجتماعی (گزارش پایداری) هرسال در تارنمای سازمان؛
رفتار اخلاقی
اصل این است: یک سازمان بهتر است همواره اخلاقی رفتار کند.
توصیه میشود رفتار یک سازمان بر اساس اصول اخلاقی صداقت، عادلانه و درستی باشد. این اصول اخلاقی نشاندهنده اهمیتی است که سازمان برای مردم، موجودات زنده و محیط زیست و تعهد آن درجهت اثرات تصمیمات و فعالیتهای خود بر منافع ذینفعان قائل است.
یک سازمان بهتر است به طور فعالانه، رفتار اخلاقی خود را با استفاده از روشهای زیر ارتقا دهد:
- شناسایی و ابلاغ ارزشها و اصول بنیادی؛
- توسعه و استفاده از ساختارهای حکمرانی و نظام راهبردی سازمان که سبب ارتقای رفتار اخلاقی در سازمان، تصمیم گیریهای آن و ارتباط با دیگر سازمانها و ذینفعان میشود؛
- شناسایی، نهادینه سازی و به کارگیری استانداردهای رفتار اخلاقی متناسب با اهداف و فعالیتها و در عین حال سازگار با اصول ذکر شده در این استاندارد؛
- تقویت و ترویج رعایت استانداردهای رفتار اخلاقی آن؛
- تعریف و ابلاغ استانداردهای رفتار اخلاقی مورد انتظار از ساختار حکمرانی، کارکنان، تأمین کنندگان، طرفهای قرارداد و در مواقع مناسب صاحبان و مدیران و بهویژه کسانی که فرصت دارند ضمن حفظ هویت فرهنگ بومی، بر ارزشها، فرهنگ، امانت، راهبرد و کارکرد سازمان و افرادی که فعالیت
میکنند تاثیر قابل توجهی بگذارند؛ - رفع یا حل تعارض منافع در سراسر سازمان که میتواند منجر به بروز رفتار غیراخلاقی در سازمان شود؛
- ایجاد سازوکارهای نظارت و کنترل برای پایش، حمایت و تقویت رفتار اخلاقی؛
- ایجاد و حفظ سازوکارهایی برای تسهیل در گزارش رفتارهای غیر اخلاقی بدون ترس از تلافی؛
- تشخیص و پرداختن به موقعیتهایی که قوانین و مقررات محلی در مورد آنها وجود ندارد و یا در تناقض با رفتار اخلاقی است؛
- نهادینه سازی تعهد به رعایت هنجارهای پذیرفته شده بین المللی رفتار اخلاقی هنگام تحقیقات روی انسانها و (اتخاد و به کاربردن استانداردهای رفتار اخلاقی پذیرفته شده بین المللی هنگام انجام تحقیقات با افراد انسانی)؛
- حمایت حیوانات هنگامی که حیات و موجودیت آنها تحت تأثیر فعالیتهای سازمان قرار میگیرد. این موضوع شامل فراهم کردن شرایط مناسب برای حیوانات به هنگام نگهداری، تولید مثل، جابه جایی و استفاده از آنها میشود؛
- تدوین منشور اخلاقی با رویکرد مسئولیت اجتماعی سازمانی.
رعایت منافع ذی نفعان
اصل این است: توصیه میشود سازمان منافع ذینعفان خود را رعایت کرده و همواره آنها را مدنظر قرار دهد و نسبت به این منافع پاسخگو باشد.
اگرچه اهداف سازمان ممکن است به منافع مؤسسان، صاحبان، اعضا یا مشتریان آن محدود شود، اما ممکن است افراد یا گروههای دیگری نیز در ارتباط با سازمان، دارای حقوق، ادعا یا منافع خاصی باشند. که بهتر است مورد توجه قرار گیرد در مجموع، این افراد یا گروهها، ذینفعان سازمان را شکل میدهند.
توصیه میشود یک سازمان:
-
ذینفعان خود را شناسایی کند؛
-
از منافع و نیازهای ذینفعان آگاه باشد و آنها را به رسمیت بشناسد و همچنین از حقوق قانونی ذینفعان مطلع و به نگرانیهای ابراز شده از جانب آنان پاسخ دهد؛
-
به رسمیت شناختن برخی ذینفعان میتوانند به طور قابل توجهی بر فعالیتهای سازمان تأثیر بگذارند؛
-
توانایی نسبی ذینفعان در تماس با سازمان و مشارکت و اثرگذاری بر آن را ارزیابی کند و در نظر بگیرد؛
-
ارتباط میان منافع ذینفعان با انتظارات وسیعتر جامعه، توسعه پایدار و همچنین ماهیت رابطه ذینفع با سازمان (به زیربند ۳-۳-۱ مراجعه شود) را در نظر داشته باشد؛
-
نظرات ذینفعان را که ممکن است منافع آنها از تصمیمات و فعالیتهای سازمان متأثر شود، در نظر گیرد، حتی اگر آنها نقش رسمی در حکمرانی سازمان نداشته و یا از منافع خود اطلاع نداشته باشند؛
رعایت حاکمیت قانون
اصل این است: توصیه میشود اصل رعایت حاکمیت قانون را به عنوان یک الزام پذیرا باشد.
حاکمیت قانون به برتری قانون اشاره دارد، به خصوص به این ایده که هیچ فرد یا سازمانی بالاتر از قانون وجود ندارد و دولت نیز مطیع قانون است. حاکمیت قانون با اعمال مستبدانه قدرت مغایرت دارد. به طور کلی، در مباحث مربوط به حاکمیت قانون اینگونه مطرح شده است که قوانین و مقررات بر اساس رویههایی معین تدوین، ابلاغ و به صورت آشکار و عادلانه اجرا شوند. در مفهوم مسئولیت اجتماعی، احترام به حاکمیت قانون یعنی این که فعالیتهای سازمان با تمام قوانین و مقررات مربوط کشور مطابقت دارد. مطلب بالا به این موضوع اشاره میکند که توصیه میشود سازمان در جهت آگاهی از قوانین و مقررات مربوط به خود گام بردارد و اعضای سازمان را از تعهد خود به رعایت و نظارت بر اجرای قانون آگاه سازد.
یک سازمان بهتر است:
-
مطابق با الزامات قانونی در تمامی حوزه های فعالیت خود عمل کند، حتی اگر آن قوانین به میزان کافی ضمانت اجرایی نداشته باشند؛
-
اطمینان یابد که روابط و فعالیتهای خود مطابق با چارچوب قانونی مناسب و مرتبط است؛
-
نسبت به تمامی مقررات قانونی آگاه باشد؛
-
به صورت دورهای، به بازنگری رفتارهای خود نسبت به قوانین و مقررات مرتبط بپردازد.
رعایت هنجارهای رفتاری
اصل این است: توصیه میشود سازمان هنجارهای رفتاری ملی و بین المللی را رعایت کند، ضمن اینکه به اصل حاکمیت قانون وفادار باشد.
در شرایطی که قانون با اجرای آن، حفاظت کافی از محیط زیست و جامعه را فراهم نمیکند، بهتر است یک سازمان تلاش کند تا حداقل هنجارهای رفتاری بین المللی را رعایت کند؛
- در کشورهایی که قانون یا اجرای آن با هنجارهای رفتاری بین المللی در تضاد است، توصیه میشود سازمان تمام تلاش خود را برای احترام به این هنجارها به کار گیرد؛
- در شرایطی که قانون یا اجرای آن در تناقض با هنجارهای رفتاری ملی و بین المللی است و عدم پیروی از این هنجارها تبعات قابل توجهی را به بار میآورد، پس توصیه میشود سازمان در حد امکان و توان، ماهیت فعالیتها و روابط خود در آن محدوده را بازنگری کند؛
- توصیه میشود یک سازمان از فرصتها و کانالهای مشروع و قانونی برای تأثیر بر سازمانهای مرتبط و مراجع حکومتی استفاده کند تا آنها در جهت رفع اینگونه تناقضات اقدام کنند؛
- توصیه میشود سازمان از مشارکت در فعالیتهای سازمانهای دیگر که با هنجارهای رفتاری ملی و بین المللی سازگار نیست، اجتناب کند.
پیرابند ۴- درک مفهوم مشارکت در جرم
مشارکت در جرم، دو معنای قانونی و عرفی دارد. در معنای قانونی، مشارکت در جرم در بعضی از حوزههای قضایی اینگونه تعریف شده است: همکاری در انجام عمل یا قصور ورزیدن از انجام عملی که اثر قابل توجهی در انجام کاری غیرقانونی دارد، در حالی که شخص از وقوع آن آگاه و یا عمداً در آن دست داشته است. مشارکت در جرم با مفاهیم کمک و همدستی در ارتکاب امری غیرقانونی و غفلت از انجام امری قانونی، ارتباط دارد. در معنای عرفی، مشارکت در جرم ناشی از انتظارات گسترده اجتماعی از رفتار سازمان است. در این زمینه، سازمان ممکن است به هنگام همکاری با دیگران در ارتکاب اعمال نادرست شریک جرم به حساب آید و سبب ارتکاب اعمال هنجارشکنانه بین المللی شود. بهتر است سازمان یا با آگاهی از این مسئله که انجام این اعمال آسیب های بیرونی و پیامدهای منفی برای جامعه و محیط زیست خواهد شد یا حداقل با ارزیابی بایسته، نسبت به عواقب این اعمال مطلع باشد. همچنین ممکن است یک سازمان در صورت سکوت و یا سود بردن از چنین اعمال نادرستی، شریک جرم به حساب آید. |
رعایت حقوق بشر
توصیه می شود سازمان حقوق بشر را رعایت کند و هر دو جنبه اهمیت و جهان شمول بودن آن را به رسمیت بشناسد (همچنین به موضوع اصلی حقوق بشر در زیربندِ ۶-۳ مراجعه شود).
توصیه میشود یک سازمان:
-
توجه به جهان شمول بودن این قانون و عدم تغییر کاربرد آن در تمامی کشورها، فرهنگها و موقعیتها را بپذیرد؛
-
در شرایط و موقعیتهایی که حقوق بشر مورد توجه قرار نمیگیرد یا رعایت نمیشود، در جهت رعایت حقوق بشر گام بردارد و از چنین شرایطی سوء استفاده نکند؛
-
درموقعیت هایی که قانون ملی یا اجرای آن از حقوق بشر حمایت کافی نمیکند، به اصل احترام به هنجارهای رفتاری بین المللی وفادار باشد