«رسانه مسئولیت اجتماعی»- احسان انصاری:چهارشنبه سوری یکی از جشنهای ایرانی است که از غروب آخرین سه شنبهٔ ماه اسفند، تا پس از نیمه شب تا آخرین چهارشنبهٔ سال، برگزار میشود و برافروختن و پریدن از روی آتش مشخصهٔ اصلی آن است.
این جشن، نخستین جشن از مجموعهٔ جشنها و مناسبتهای نوروزی است که با برافروختن آتش و برخی رفتارهای نمادین دیگر، بهصورت جمعی در فضای باز برگزار میشود و از جشنهای بسیار مهم ایران است که هر ساله برگزار می شده است.
با این وجود اگر واقع بینانه به موضوع نگاه کنیم جشن چهارشنبه سوری سال هاست از حالت جشن و سنت خارج شده و به یک چالش اجتماعی در جامعه ایران تبدیل شده است.
تعداد قربانیان و مصدومان اتفاقات چهارشنبه سوری در سال های اخیر به خوبی نشان می دهد که چهارشنبه سوری دیگر جشن نیست و بسیاری از خانواده ها به دلیل اتفاقاتی که در این روز رخ می دهد عزیزان خود را از دست می دهند و عزادار می شود.
این در حالی است که برخی از این افراد نه تنها در معابر عمومی با جان خود بازی می کنند بلکه جان دیگر شهروندان را نیز به خطر می اندازند و آنها را در معرض آسیب قرار می دهند.
به همین دلیل بررسی دلایل اینکه یک جشن آیینی و سنتی در جامعه ایران به یک پدیده خطرناک اجتماعی تبدیل شده یکی از ضرورت های انکار نشدنی برای مسئولان جامعه است.
اتفاقی که امسال در چهارشنبه سوری رخ داد اما از بسیاری جهات با سال های گذشته تفاوت داشت و ما شاهد نوعی هرج و مرج و بی مبالاتی در سطح شهر تهران و شهرهای دیگر کشور بودیم.
صدای مواد منفجره در روز چهارشنبه سوری از همه خیابان ها و کوچه های تهران شنیده می شود و تا پاسی از شب به صورت مداوم ادامه داشت.
بسیاری از خیابان ها و کوچه های تهران شاهد روشن کردن آتش و پرتاب ترقه و مواد منفجره با صدای مهیب بودند به شکلی که سالمندان و کودکان در معرض آسیب جدی قرار گرفته بودند.
از سوی دیگر آلودگی صوتی که انفجارهای مهیب در سطح شهر ایجاد کرده بود آرامش بسیاری از خانواده ها را به هم زده بود.
با این وجود نکته مهمی که در این روز وجود داشت رها شدگی مسئولیت و نداشتن برنامه از سوی مسئولان برای مدیریت آسیب های احتمالی این اتفاقات بود.
مسئولان با علم به اینکه امسال با توجه به اتفاقاتی که در ماه های گذشته در کشور رخ داده ممکن است شاهد چهارشنبه سوری متفاوتی را تجربه کنیم هیچ طرح و ایده ای برای کاهش آسیب های ناشی از استفاده از مواد محترقه و نظم بخشی به معابر عمومی و جلوگیری از آسیب های احتمالی به شهروندانی که در حال تردد از معابر عمومی بودند نداشتند.
به همین دلیل نیز در اغلب خیابان های تهران شاهد ترافیک سنگین،صدای مهیب انفجار مواد محترقه و هرج و مرج بودیم. اتفاقاتی که زیبنده شهری که عنوان پایتخت کشور را یدک می کشد وباید نماد و الگوی نظم و انضباط شهری باشد نیست.
نتیجه این رها شدگی مسئولیت و براساس اظهارات جواد میعادفر رئیس سازمان اورژانس کشور ۲۶ فوتی بوده است. وی همچنین عنوان کرد آمار مصدومان و فوتیها نسبت به سال گذشته ۲۲ درصد افزایش یافته است و تعداد مصدومان حوادث چهارشنبه آخر سال از تاریخ اول اسفند تا ساعت هشت صبح چهارشنبه ۲۴ اسفند ماه ۱۴۰۱ به ۴۳۶۸ نفر در سطح کشور رسیده است. بیشترین مصدومان به ترتیب مربوط به استانهای تهران، آذربایجان شرقی، اصفهان و گلستان بوده است.
این آمار و میزان تلفات و مصدومان به خوبی چالش جدی چهارشنبه سوری امسال را نشان می دهد که دیگر شکل آیینی و سنتی خود را از دست داده و به یک خطر برای خانواده ها تبدیل شده است.
وضعیت به شکلی شده که آمار کشته شدگان و مصدومان هر سال برای مسئولان به یک عادت تبدیل شده و تنها کاری که انجام می دهند اعلام آمار قربانیان و مصدومان این حوادث است.رویکردی که می تواند در سال های آینده چالش های جدی تری را برای مردم به وجود بیاورد.
برای بسیاری از مردم ایران چهارشنبه سوری تنها یک جشن آیینی و سنتی است و نه یک فرصت برای تخلیه هیجان کاذب همراه با انفجار مواد محترقه که به سلامت شهروندان آسیب می زند.
به نظر می رسد روشِ برگزاری چهارشنبه سوری به یک فرهنگ اشتباه و فضایی برای تخلیه هیجان تبدیل شده است.اغلب کسانی که در این روز کارهای خطرناک انجام می دهند با وجود اینکه میدانند چنین رفتاری میتواند برای آنها آسیب جسمی و حتی خطر مرگ داشته باشد اما دست به این قبیل کارهای خطرناک می زنند.
اغلب این افراد احساس میکنند با این اقدام تخلیه میشوند.به نظر می رسد نوعی خودنمایی در مقابل دوستان و هم سن و سالها در این رفتارها وجود دارد.
واقعیت دیگری که باید بپذیریم این است که به دلیل اجازه ندادن به جوانان برای تخلیه هیجان فرهنگ چهارشنبه سوری تغییر کرده و به فضایی برای تخلیه هیجان کاذب جوانان تبدیل شده است.شاید اگر اجازه داده می شد هیجان جوانان به شکل های دیگری تخلیه می شد وضعیت مانند چهارشنبه سوری امسال نمی شد.
شرایط به شکلی شده که مدیریت این اتفاقات از دست خانواده ها و نیروهای انتظامی خارج شده است. بدون تردید در صورت ادامه این روند جامعه ایران در آینده با مخاطرت بیشتری مواجه خواهد شد.