«رسانه مسئولیت اجتماعی»- احسان انصاری: پروژه میانکاله این بار درباره تالاب هورالعظیم در حال تکرار است. تالابی که در سال های اخیر به دلیل سو مدیریت همواره با مخاطرات جدی زیست محیطیث مواجه شده است. با این وجود رویکرد دولت نسبت به توسعه میدان نفتی سهراب که به دلیل اشتراک با کشور عراق برای دولت از اهمیت زیادی برخوردار است این موضوع را به یک بحران زیست محیطی تبدیل کرده است. شرایط به صورتی است که با اجرای فاز اول این پروژه براساس روش فعلی مد نظر وزارت نفت یعنی استحصال خشکی و حفاری عمودی، نیاز به خشک کردن حداقل ۱۸ هکتار از تالاب هورالعظیم وجود دارد. تالابی که در شرایط کنونی بر اثر فعالیتهای نفتی گسترده در چهار میدان نفتی اطراف آن و البته عدم تامین کافی حقابه توسط وزارت نیرو با مشکلات زیادی دستوپنجه نرم میکند و حالا وزارت نفت بهدنبال خشک کردن بخشهایی از آن است که در ورودی رودخانه کرخه قرار دارند و خشک کردن این بخشها میتواند در بلندمدت به نابودی کل تالاب منجر شود.
به همین دلیل، مسئولان سازمان حفاظت محیطزیست هنوز هیچ مجوزی برای اجرای طرح توسعه میدان سهراب صادر نکردهاند و تاکید دارند که پیش از اجرای هر پروژه نفتی جدیدی در محدوده هورالعظیم، باید مطالعات ارزیابی توان اکولوژیک تالاب انجام شود. البته در سالهای قبل مجوز محیطزیستی حفر ۲ حلقه چاه در قالب ایجاد ۲ محوطه سرچاهی (پَد) در این میدان نفتی داده شده و در حال حاضر، مجری طرح توسعه میدان نفتی سهراب که یک شرکت خصوصی است که زیر نظر وزارت نفت فعالیت میکند، برای حفر ۲۰ حلقه چاه جدید در فاز اول و ۱۲ حلقه چاه دیگر در فاز دوم درخواست مجوز کرده است.با این وجود به نظر می رسد سیاست های کلی در این زمینه به سمتی در حال حرکت است که مخاطرات برای هورالعظیم روز به روز جدی تر می شود.
توسعه میدان نفتی سهراب باعث نابودی همیشگی تالاب هورالعظیم خواهد شد
لیدا آشتیانی پژوهشگر محیط زیست در گفت وگو با«رسانه مسئولیت اجتماعی»ضمن بررسی پیشینه این بحران زیست محیطی به مهم ترین مخاطرات احتمالی توسعه میدان نفتی سهراب نسبت به هورالعظیم اشاره می کند.
وی در این زمینه به«رسانه مسئولیت اجتماعی» گفت:یک سوم تالاب هورالعظیم در ایران قرار دارد و دو سوم آن در کشور عراق است. این تالاب از زمان جنگ ایران و عراق به پنج حوضچه تقسیم شد.حوضچه شماره یک در شمالی ترین و حوضچه شماره پنج در جنوبی ترین قسمت تالاب قرار دارد.ساختار دینامیک و هیدرولوژیک این تالاب به این شکل است که این تالاب در ایران از رودخانه کرخه و در عراق از انشعابات رودخانه دجله آبگیری می شود.با این وجود در زمان جنگ ایران و عراق، ایران برای امنیت منطقه، یک سازه روی این منطقه ایجاد کرد و عراق نیز یک دژ در این منطقه ساخت و به همین دلیل بخش ایرانی و عراقی تالاب به صورت کامل از هم جدا شد.به همین دلیل در شرایط کنونی ما از بخش عراقی آبگیری نداریم و تنها تالاب ازحوزه رودخانه کرخه آبگیری می شود.
وی ادامه داد: انشعابات کرخه وارد حوضچه شماره یک و سپس حوضچه شماره دو و سه می شوند و حوضچه های شماره چهار و پنج هیچ انعشابی از رودخانه کرخه ندارد. میادین نفتی شامل آزادگان،یاران و یادآوران در سال۱۳۶۸مستقر شدند که همگی نیز شمالی و جنوبی دارند. این میادین در حوضچه های شماره سه،چهار و پنج مستقر شده اند و به نسبت کمی از حوضچه شماره دو را نیز پوشش می دهند.به همین دلیل تخریب هایی که صورت می گیرد بیشتر به حوضچه های شماره سه و چهار وپنج ارتباط پیدا می کند. در شرایط کنونی و براساس تخریب ها و تغییرات اقلیمی که در این منطقه رخ داد حوضچه های شماره سه و چهار و پنج به صورت کامل از بین رفته و امروز به بیابان تبدیل شده است.تنها دو حوضچه شماره یک و دو هستند که در زمان های ترسالی از حوزه کرخه آب می گیرند.
این پژوهشگر محیط زیست تصریح کرد:از سال گذشته موضوع توسعه میدان نفتی سهراب مطرح شد که دقیقأ در قلب حوضچه شماره یک تالاب قرار می گیرد. این نقطه مکانی است که تالاب را زنده نگه داشته است.این میدان نفتی از۲۲ چاه تشکیل شده که برای دو چاه و انشعابات لوله گذاری آن مجوز گرفته شده است.مسأله اصلی نیز درباره مجوز دادن به۲۰ چاه دیگر است. این در حالی است که برای اولین بار مجوز فعالیت نفتی در این منطقه به یک شرکت خصوصی به نام شرکتی نفتی دانا واگذار شده است.در گذشته مجوز ها به چینی ها داده شده بود که براساس عملکرد آنها حوضچه های شماره سه و چهار و پنج خشک شدند و پس از مدتی نیز به دلایل امنیتی این واگذاری از چینی ها پس گرفته شد و به پیمانکاران دولتی واگذار شد.
آشتیانی خاطرنشان کرد: شرکت نفتی دانا مدعی است که نمی توان در محیط آبی پروژه های خود را به نتیجه برساند و می بایست۶۹ هکتار از محیط تالاب را در اختیار بگیرد. این در حالی است که این۶۹ هکتار دقیقأ همان محدوده حوضچه شماره یک است که از اهمیت زیادی برای زنده مانده تالاب برخوردار است.درخواست۶۹ هکتار مورد موافقت قرار نگرفت و درنهایت به۱۸ هکتار رسید.این در حالی است که متعلقاتی که این شرکت نفتی در این منطقه به کار خواهد برد بیشتر از۱۸ هکتارخواهد بود ومساحت بیشتری را در بر می گیرد.واقعیت این است که در صورتی که حوضچه شماره یک تالاب که از کرخه آبگیری می کند توسط میدان نفتی سهراب تهدید شود که این اتفاق در حال رخ دادن است حوضچه شماره یک برای همیشه خشک خواهد شد و با خشک شدن حوضچه شماره یک تالاب هورالعظیم برای همیشه نابود خواهد شد و به بیابان تبدیل خواهد شد.
اهمیت پروژه توسعه میدان سهراب نباید باعث آسیب رسیدن به سرمایه های طبیعی شود
سمیه رفیعی رئیس فراکسیون مجلس شورای اسلامی نیز در گفت وگو با«رسانه مسئولیت اجتماعی» در این زمینه گفت:تالاب هورالعظیم در سال های اخیر به دلیل تغییرات اقلیمی و برخی سومدیریت ها با چالش های زیست محیطی جدی مواجه بوده و بخش های از این تالاب از بین رفته است.این در حالی است که بررسی گزارش ارزیابی زیستمحیطی طرح توسعه میدان سهراب نشان میدهد که شرکت مجری طرح و وزارت نفت به ملاحظات محیطزیستی توجه کافی نداشتهاند و با توجه به این که در شرایط کنونی نیز بخشهای زیادی از هورالعظیم خشک شده است، نباید با اجرای پروژههای جدید به تسریع روند از بین رفتن این تالاب ارزشمند دامن زده شود.
رفیعی ادامه داد:به هر حال این پروژه برای دولت به دلیل مراودات اقتصادی با عراق حائز اهمیت است و ما نیز به خوبی این موضوع را درک می کنیم. با این وجود اهمیت داشتن این پروژه نباید به آسیب رساندن به سرمایه های طبیعی و ملی ما منجر شود و در این زمینه باید تجدید نظر صورت بگیرد.حتی اگر دولت اصرار دارد که میدان نفتی سهراب را توسعه دهد این پروژه حتما باید به گونهای اجرا شود که کمترین آسیب را به تالاب بزند و تا حد امکان باعث خشک شدن هیچ بخشی از هوارالعظیم نشود. به همین دلیل است که بسیاری از کارشناسان بر لزوم تغییر روش پیشنهادشده توسط وزارت نفت برای طرح توسعه میدان سهراب تاکید دارند و معتقدند خشکاندن قسمتهایی از تالاب نمیتواند تنها روش فنی ممکن برای اجرای این طرح باشد.
به نظر می رسد با توجه به شرایط موجود،ماجرای پروژه میانکاله این بار درباره تالار هوراعظیم در حال تکرار است و اگر مسئولان مربوطه توسعه میدان نفتی سهراب را متوقف نکنند و یا در روند اجرای پروژه تجدید نظر نکنند این احتمال وجود دارد تالاب زیبای هورالعظیم برای همیشه از نقشه جغرافیای ایران حذف شود. درست مانند بسیاری از منابع طبیعی کشور که به دلیل سو مدیریت ها برای همیشه به فراموشی سپرده شدند.