رسانه مسئولیت اجتماعی:محسن ابراهیم پور میردانشیار و عضو انجمن توسعه متوازن کشور در نشست ملی “مسئولیت اجتماعی حلقه گمشده توسعه پایدار به اهمیت مبانی شناختی تکمیل نگری، زیبایی شناختی، داتایی محوری، تجارت نهادی و فعلیت بخشی به مثابه پنج مولفه کلیدی در تدوین چشم انداز آینده یعنی از سال ۱۴۰۴ پرداخت و بر ضرورت حمایت اجتماعی و گذار تکنیکی و ریسک محورانه از ساختار ایستای تأمین اجتماعی به نهاد پویای “حمایت اجتماعی” تاکید نمود .
محسن ابراهیم پور :اجرای رویکرد حمایت اجتماعی موجب کاهش ریسک سرمایه گذاری، ریسک مرکب و تنزل انواع نرخ های بیمه ای خود می شود.
همچنین بر ارتقاء شاخص های حکمروایی خدمات محور و کیفیت بهینه تامین ها و رضایت مندی عمومی اثر گذار است.
به عنوان نمونه می توان از شیوه ملل پیشرفته درتامین نیازهای اولیه (خوراک،پوشاک،مسکن،بهداشت،آموزش،ورزش و فراغت) یاد کرد.
توسعه شگر ف و جهشی در حوزه های دانشگاهی، ورزشی،فنآورانه و دیگرعرصه های پیشرفت پدیدار گشته است.
به نظرتأمین همگانی و توسعه در راستای هنجارهای میانه جامعه(مانند مترو یا سینما که مورد استفاده عموم مردم است) دو مولفه کلیدی در برنامه های بازسازی(از سال۱۹۴۵ و بعد) و سی سال رشدشتابان به ویژه در کشورهای اروپایی،ژاپن ویران شده و چین سرگشته بودند.
در اغلب ملل متحول اعتراضات کارگری و جنبش های دانشجویی (که تاماس نیگال به مثابه بدل نهضت های اجتماعی نوپدیدپیش بینی کرده بود) در پرتو سیاست های بازتوزیع تا ۴۲درصد از GNP ،سهیم کردن کارگران در سود کارخانجات،دادن انواع مشوق ها و یارانه ها به دانشجویان حاشیه ای گشت و دوران طلایی رفاه عمومی تجربه شد، ولی به عللی که هنوز هم به نظر مبهم است الگویی که در اواخر دهه ۱۹۷۰ به موج دوم پولسالاری، دولت زدایی ،خصوصی سازی و مدل ریگانیسم-تاچریسم نیز تعبیر شد به کشورهای در حال توسعه نیزتسری داده شد و موجبات رشد قشر نوکیسه ،انباشت رانت، استمرار ویژه خواری (حداقل ۴۰ درصد از کمک های جهانی بر اساس برآورد مک نامارا؛ رئیس وقت بانک جهانی) گردید و این نیز از عجایب روزگار بود که در غیاب زیرساخت های مناسب و استفاده از تجربه سی ساله کشورهای موفق( حتی صرف نظر از قواعد و شرایط اولیه واگذاری ها و خصوصی سازی ها ) بسیاری از کشورهای در حال توسعه را به چنان بحران های سرزمینی و چالش های اقتصادی( نابرابر ی درآمدی و شکاف فزاینده برخورداری)دچار ساخت که هنوز هم اثرات زیانبار آن قابل مشاهده است .
شاید ظهورگروه های جنگ سالار، اقدامات خشن و رادیکال در کثیری از جوامع درحال رشد ( از لیبی تا افغانستان) و فرو پاشی بسیاری از ساختار ها نیز از پیامدها باشد؛ به نظر درس های بزرگی باید آموخت و چراغ راه آینده در دولت جدید نهاد؛
بی شک تحقق عدالت رسالت همه ادیان ابراهیمی است؛
دسترسی همگانی،آسان،ارزان به امکانات تأمین نیازهای معیشتی نه تنها گامی بلند است بلکه هم ضروری تر و هم ترجمان خیر عمومی(نظریه اکنونی در حوزه حکمروایی خوب)است.
گذار از ساختار پوسیده،ایستا و فساد آفرین سازمان تامین اجتماعی به نهاد حمایت اجتماعی یکی از راهکارهاست ومی توان چندین راهکار تحقق پذیر،کارا و سنجش پذیر را فرموله نمود.
به قول یکی از اندیشمندان نظریه پیشرفت برمبنای تجربه تاریخی جوامع پیشرفته و هفتاد ساله کشوری مانند چین و کره جنوبی “سرمایه گذاری های صدها میلیارد دلاری ،تحقق پروژه های عظیم،تسخیر کرات دیگر،تصاحب علم درثریا ” وابسته به شکوفایی خلاقیت انسان هایی است که از دغدغه تامین نیازهای زیست جهانی رسته شدند.
بلی فردی در قامت علیرضا بیرانوند هم در کوران فقر و درپرتو تلاش فردی مایه افتخار امروز ایرانیان و بلکه جهانیان گردید ولی کشور نیازمند شکوفایی میلیون ها سرمایه لایزال الهی است.
سازوکارهای حمایتی در مورد ۱۸ میلیون جمعیت سالخورده از بیست میلیون نشان می دهد که فقط ده درصد سالخوردگان معسر و از کار افتاده هستند و بیش از نود درصد توانایی تبدیل خاک به کیمیا را دارند.