ابراهیم جعفری یادداشتی به مناسبت هشتمین سالگرد درگذشت پدر علوم ارتباطات اجتماعی نوشت.
-
یادداشتی به مناسبت هشتمین سالگرد درگذشت پدر علوم ارتباطات اجتماعی
به گزارش رسانه مسئولیت اجتماعی، تیتر این یادداشت را از شعر نیمایوشیج برگزیدم که این گونه سرود:
« یاد برخی نفرات روشنم می دارد، قوتم می بخشد
نام بعضی نفرات رزق روحم شده است
وقت هر دلتنگی سویشان دارم دست
جراتم می بخشد
روشنم می دارد »
۸ سال از هجران پدر علوم ارتباطات اجتماعی دکتر کاظم معتمدنژاد سپری شد؛ اما با گذشت زمان هیچ گاه خاطرات و آثار این فرزانه فروتن از مدار ذهن علاقه مندان و دوستانش محو نخواهد شد. او که با عبرت از تاریخ به آینده می نگریست، در سخت ترین شرایط نیز در دل ها بذر امید می کاشت و هیچ گاه تسلیم مشکلات نبود .
در راستای تثبیت و نهادینه کردن رشته علوم ارتباطات اجتماعی و شاخه های آن نظیر روزنامه نگاری، روابط عمومی، مطالعات ارتباطی و … بارها با بی مهری مواجه شد؛ اما هرگز ناامیدی بر او غلبه نکرد و آنقدر به درهای بسته می زد تا سرانجام باز می شدند. این چهره خستگی ناپذیر اعتقاد راسخ داشت که با استفاده بهینه و مطلوب از ظرفیت ارتباطات اجتماعی می توان مسیر توسعه را در کشور هموار کرد.
ایشان با توجه به تنوع_فرهنگی موجود در کشور، بر لزوم ظهور و بالندگی رسانه های بومی ؛ به ویژه مطبوعات محلی تاکید می ورزید و بر این اعتقاد بود که در چنین شرایطی، جامعه از حالت تک صدایی به چند_صدایی تبدیل شده و تمام استعدادها شکوفا می گردد. بدیهی است که مطبوعات در سطوح محلی و ملی با فراگیر کردن فرهنگ نقد ، آستانه شکیبایی جامعه را افزایش داده و به عنوان دیده بانی تیزبین از انحراف ها جلوگیری می کند.
برهیچ کس پوشیده نیست که ایجاد فضا برای تفاهم و تبدیل مونولوگ ( تک گویی) به دیالوگ ( گفت و گو بین افراد)، «که به تعبیر هابرماس از آن به عنوان حوزه_عمومی یاد می شود» و عقلانیت_ارتباطی برخاسته از آن، ضرورتی انکارناپذیر برای گسترش خرد_جمعی محسوب می شود. برای دستیابی به این مقصود دکتر معتمدنژاد حق_ارتباط، حق_اطلاع و حق_دسترسیبهاطلاعات را به عنوان حقوق اساسی شهروندان مورد توجه قرار داده و بر استقلال حرفه ای روزنامه نگاران که در واقع نمایندگان افکار عمومی هستند، تاکید می ورزید و بر این اساس روزنامه نگاری را یک خدمت عمومی می دانست و در همین راستا با طرح مباحث جامعه اطلاعاتی و جامعه معرفتی افق های تازه ای را برای توسعه ایران گشود.
از ویژگی های برجسته این چهره محبوب علمی، التزام به رعایت اصول اخلاق بود. در این راستا همواره منافع ملی را بر مصالح شخصی ترجیح می داد. در مواجهه با دیدگاه های مخالف هیچ گاه از مدار انصاف خارج نمی شد و همواره رواداری را پیشه خود می ساخت.
ایشان بر این باور بود که روزنامه نگاری باید تنها بر « حقیقت گویی » و « اخلاق مداری » متکی باشد. در انتشار آثارش نهایت دقت و وسواس را اِعمال می کرد و این نکته سنجی ها را در اصلاح پایان نامه ها و رساله های دانشجویانی که مسئولیت راهنمایی آنان را برعهده داشت، به شدت رعایت می کرد.
دکتر معتمدنژاد در مسیر حرکت علمی خود، دیوار بلندی را که میان آموزش و پژوهش وجود داشت، برداشت و پیوندی بین آن ها برقرار کرد؛ به عبارتی آموزش را پژوهش مدار کرد و هر دو را مبتنی و متکی بر استفاده و برخورداری از فناوری قرار داد و در تداوم آن رهیافتی را به دانش پژوهان عرضه کرد که مضمون آن چنین است: ” با اندیشه های بزرگ، کارهای خُرد را خًرد ندانند؛ بزرگ فکر کنند و از کوچک آغاز نمایند . “
زنده یاد دکتر قانعی راد در سومین سالگرد پدر علوم ارتباطات خاطر نشان ساخت که پس از کودتای ۲۸ مرداد دکتر معتمدنژاد نماینده جریانی بود که اگرچه روحی آزرده داشت؛ اما امیدوار به آینده بود .
پدر علوم ارتباطات در مصاحبه ای با ماهنامه “مدیریت ارتباطات” اردیبهشت ۱۳۹۰ (شماره ۱۲)، در پاسخ به سوال پایانی مبنی بر این که ” اگر ناگفته ای دارید، بیان کنید “، اظهار داشت:
من یک ناگفته دارم که همیشه گفته ام :
من همیشه_امیدوارم و هیچ گاه یاس به خود راه نمی دهم و از همه همکاران و از دانشجویانم می خواهم به آینده امید داشته باشند. با امید است که می توان پیشرفت کرد و پیشرفت علوم ارتباطات هم بر امید استوار است .”
برای این استاد فرزانه، بازنشستگی مفهومی نداشت و این موضوع را برای یک معلم بی معنا می دانست؛ از این رو پس از بازنشستگی ظاهری، فرصتی برای بازنگری در آثاری که به دلیل دقتِ وسواس گونه اش هنوز چاپ نشده بودند، پیدا کرد تا این که به زیور طبع آراسته شدند و اکنون به عنوان یک سرمایهِ گران بهای فرهنگی در دسترس علاقه مندان است.
باشد که ما شاگردان این استاد بزرگ، راهی را که او از میان سنگلاخ ها گشود، تداوم بخشیم و هر کدام به سهم خود در فراگیر کردن دانش ارتباطات و تبدیل آن به رُکنی از ارکان توسعه، ایفای نقش کنیم .
ابراهیم جعفری