مسئولیت اجتماعی و بحران انرژی/ ضرورت مسئولیت پذیری ملی
«رسانه مسئولیت اجتماعی»-مریم شقاقی: در هفته های اخیر خاموشی برق منازل در حال رخ می دهد که اذهان عمومی با یک سؤال جدی مواجه شده سؤال این است، چرا ایران به عنوان بزرگترین دارنده منابع هیدروکربوری دنیا دچار ناترازی انرژی شده است؟به نظر می رسد ایران به دلیل تحریم و سومدیریت نتوانسته ظرفیت بالقوه این […]
«رسانه مسئولیت اجتماعی»-مریم شقاقی: در هفته های اخیر خاموشی برق منازل در حال رخ می دهد که اذهان عمومی با یک سؤال جدی مواجه شده سؤال این است، چرا ایران به عنوان بزرگترین دارنده منابع هیدروکربوری دنیا دچار ناترازی انرژی شده است؟به نظر می رسد ایران به دلیل تحریم و سومدیریت نتوانسته ظرفیت بالقوه این منابعِ زیرزمینی را بالفعل کند و تولید انرژی ایران کم است. یعنی اگر ایران بتواند نفت و گاز و سپس برق بیشتری تولید کند، قطعاً دچار ناترازی انرژی نخواهد بود.
ناترازی انرژی به وضعیتی اطلاق میشود که در آن تولید انرژی کافی نیست تا پاسخگوی نیازهای مصرف باشد. در کشور ما، این ناترازی بهویژه در فصل سرما و به دلیل نیاز بالای مصرفکنندگان به گرمایش خانهها خود را نشان میدهد.بحران گاز در ایران تنها به کمبود سوخت محدود نمیشود، بلکه با توجه به شرایط اقلیمی و محیطی، نیاز به مدیریت بهینه منابع و توجه به کارایی مصرف انرژی نیز مطرح است. اگرچه ایران به دلیل داشتن ذخایر غنی گاز طبیعی، ظرفیت بالایی برای تولید انرژی دارد، اما این ظرفیت به دلیل مصرف بیرویه و عدم استفاده صحیح، بهطور مؤثر مورد بهرهبرداری قرار نگرفته است.
در حال حاضر میزان ناترازی برق و گاز در پیک مصرف به ترتیب ۳۳ و ۳۵ درصد از ظرفیت تولید کشور است و ناترازی بنزین و گازوئیل به ترتیب به ۲۰ و ۵ درصد از توان تولیدی این دو حامل انرژی رسیده است. طبق محاسبات ناترازی انرژی سالانه رقمی نزدیک به ۲۰ میلیارد دلار به کشور خسارت میزند که ۲ برابر سهم دولت از درآمدهای نفتی در سال ۱۴۰۴ است.از سوی دیگر آلودگی هوا نیز ادامه دارد و در روزهای اخیر تهران به عنوان آلوده ترین شهر جهان شناخته شده است.این در حالی است که دلایل تعطیلی های مکرر نیز برای افکار عمومی همراه با ابهام بوده است.
این وضعیت به خوبی نشان می دهد که کشور با بحران انرژی مواجه است و در حالی که بسیاری از مناطق کشور با سرمای طاقت فرسایی مواجه هستند جامعه بیش از هر زمانی به هم افزایی در راستای تحقق مسئولیت اجتماعی برای عبور از این وضعیت نیاز دارد.
در چنین شرایطی بود که رئیس جمهور با انتشار یک ویدئو با اشاره به آلودگی هوا و تأثیرات منفی آن بر سلامت جامعه از همه درخواست کرد دمای وسایل گرمایشی خود را دو درجه کاهش دهند. پس از آن پویش «دو درجه کمتر» با پیوستن سایر مسئولین، فعالین اقتصادی، مدنی و صنوف نیز با پیام ویدئویی یا انجام اقدامات عملی به این کمپین پیوستند.
کاهش دو درجهای دمای گرمایش خانهها و محل کار، اقدامی است که میتواند تأثیرات قابلتوجهی در مدیریت ناترازی انرژی داشته باشد. اگر همه خانوادهها دمای سیستم گرمایشی خود را دو درجه کاهش دهند، این اقدام ساده، مصرف گاز را بهشدت کاهش میدهد. این صرفهجویی نهتنها در تأمین انرژی برای نقاط دورافتاده و نیازمند کشور کمک میکند، بلکه حفظ محیط زیست را نیز در پی دارد.
مسئولیت اجتماعی در بحران ناترازی انرژی، به معنای توجه به دیگران و آینده کشور است. هر فرد، با کاهش دو درجهای دمای گرمایش خانه خود، نهتنها کمک میکند که منابع انرژی بهطور عادلانه در اختیار همه مردم قرار گیرد، بلکه به دیگران یادآوری میکند که مسئولیت مدیریت منابع را باید به شکلی جمعی پذیرفت.
این مسئولیت اجتماعی، به نوعی همبستگی اجتماعی نیاز دارد. باید به یاد داشته باشیم که هر اقدامی که ما بهعنوان شهروندان انجام میدهیم، بر جامعه و آینده کشور تأثیر میگذارد. وقتی هر یک از ما مصرف انرژی را مدیریت میکنیم، نهتنها بار هزینهای بر دوش دولت کاهش مییابد، بلکه سرمایههای ملی نیز برای توسعه زیرساختهای پایدارتر و مؤثرتر استفاده میشود.
مسئولیت اجتماعی به معنای ایستادن در کنار دیگران و تلاش برای بهبود شرایط مشترک است.به همین دلیل با کاهش دو درجهای دمای گرمایش خانههایمان، میتوانیم قدم بزرگی در جهت تأمین انرژی پایدار و عادلانه برای همه ایرانیان برداریم.
این در حالی است که کارشناسان حوزه انرژی بر این باور هستند که بخش عمدهای از بحران انرژی ناشی از مصرف غیرمسئولانه انرژی در بخشهای خانگی و صنعتی است و اگر هر خانوار تنها درصدی مصرف انرژی خود را کاهش دهد میتوان فشار زیادی از دوش شبکههای برق و گاز برداشت.
در بخش خانگی و صنعتی بهره وری پایین و استفاده از وسایل غیراستاندارد جزو چالشهای اصلی محسوب میشوند که با اصلاح آنها صرفهجویی چشمگیری حاصل خواهد شد و مصرف غیرمسئولانه انرژی باعث افزایش آلودگیهای زیستمحیطی و تشدید تغییرات اقلیمی میشود.
هر خانوار میتواند با کاهش تنها ۱۰ درصد از مصرف خود نقش مهمی در مدیریت بحران انرژی ایفا کند و همراهی مردم و اجرای سیاستهای تشویقی دولت کلید عبور از این چالش است زیرا مسئولیتپذیری عمومی و تغییر الگوی مصرف زمینهساز آیندهای پایدار و کاهش فشار بر منابع کشور خواهد بود.
از سوی دیگر سالانه میلیاردها تومان از بودجه کشور صرف تأمین یارانه انرژی میشود و اگر این منابع بهجای جبران اسراف در بخشهایی مانند زیرساختهای انرژی، بهینهسازی و توسعه فناوریهای نوین سرمایهگذاری شود میتوان شاهد رشد اقتصادی قابل توجهی بود.
در چنین شرایطی فرهنگسازی از طریق رسانهها و آموزش عمومی باید در اولویت قرار گیرد و مردم باید بدانند که مصرف غیرمسئولانه انرژی آینده اقتصادی کشور را به خطر میاندازد و سبب میشود هزینههای اضافی به دوش دولت و خودشان تحمیل شود.