سید رضا جمشیدی: جنگ۱۲ روزه ایران با اسرائیل و آمریکا در حالی به پایان رسید که مردم ایران در این مدت روزها و لحظات سخت و دردناکی را سپری کردند.در این مدت برخی از خانواده ها عزیزان خود را از دست دادند،برخی مجروح شدند و در بیمارستان بودند و اغلب مردم نیز با اضطراب و استرس ناشی از جنگ مواجه بودند که از نظر روانی می تواند آسیب های جدی به همراه داشته باشد.به همین دلیل نیز نقش مسئولیت اجتماعی در دوران پسا جنگ از بسیاری جهات حائز اهمیت است.
در دوران پس از جنگ مسئولیت اجتماعی شهروندی در بسیاری جهات حائز اهمیت است.مسئولیت اجتماعی شهروندی به این معناست که هر فرد به عنوان عضوی از جامعه، وظایف و تعهداتی در قبال دیگران و محیط اطراف خود دارد. این مسئولیت شامل مشارکت فعال در بهبود شرایط اجتماعی، رعایت حقوق دیگران، حفظ محیط زیست و احترام به قوانین و مقررات است. به عبارت دیگر، هر فرد باید در رفتارهای خود به گونهای عمل کند که به نفع جامعه باشد و به توسعه پایدار کمک کند.
بدون تردید مهم ترین اولویتی که در دوران پسا جنگ در مسئولیت اجتماعی شهروندی وجود دارد کمک و حمایت از آسیب دیدگان جنگ است.این کمک نیز می تواند جنبه مادی یا معنوی داشته باشد.در شرایط کنونی برخی با مشکل اسکان مواجه هستند که می بایست توسط شهروندان و کسانی که دارای امکانات هستند مورد حمایت قرار بگیرند. از سوی دیگر جنگ به کسب و کارهای برخی آسیب زده که می بایست تلاش شود به مرتفع کردن این چالش ها کمک کرد تا چنین افرادی رونق کسب و کار خود را بازیابند.
نکته دیگر توجه به سالمندان در دوران پس از جنگ است. سالمندان به دلایل مختلف در دوران جنگ با استرس و اضطراب زیادی همراه بودند و به همین دلیل در دوران پس از جنگ نیاز به آرامش و رسیدگی بیشتری دارند. به همین دلیل نیز همه شهروندان باید از آنها حمایت کنند تا میزان آسیب پذیری آنها کاهش پیداکند.
از سوی دیگر برخی از خانواده هایی که در جنگ عزیزان خود را از دست داده اند نیاز به حمایت و تقویت روحیه دارند تا بتوانند راحت تر با از دست دادن عزیزان خود کنار بیایند.این اتفاق زمانی رخ می دهد که اطرافیان و نزدیکان خانوادهای داغدار توجه بیشتری به وضعیت این خانواده ها داشته باشند.
در دوران پس از جنگ نقش تشکل ها و انجمن ها پررنگ است و مسئولیت اجتماعی بیشتری متوجه آنها است. انجمن ها و تشکل ها می توانند با شناسایی نیازهای اقشار مختلف مردم و به خصوص اصناف مطالبات آنها را پیگیری کنند و یا آنها را به مدیران تصمیم گیر جامعه منتقل کنند که در این زمینه تصمیمات لازم گرفته شود.
رسانه ها نیز در دوران پس از جنگ نقش کلیدی خواهند داشت.در واقع نقش رسانهها در دوران پس از جنگ، حیاتی و چندوجهی است و شامل اطلاع رسانی، بازسازی روانی، و کمک به توسعه اقتصادی و اجتماعی میشود. رسانهها میتوانند با ارائه اطلاعات دقیق و بیطرفانه، به کاهش اضطراب و تنشهای اجتماعی کمک کنند و در عین حال با برجسته کردن نیازهای جامعه و ایجاد فضایی برای گفتگو، در بازسازی و توسعه پایدار نقش مؤثری ایفا کنند.
نکته مهمی که در شرایط کنونی اغلب مردم با آن مواجه هستند بازسازی روانی در دوران پس از جنگ و آمادگی ورود به زندگی عادی است. بازسازی روانی پس از جنگ شامل حمایت روانی و اجتماعی، ارائه خدمات بهداشتی و درمانی، و ایجاد محیطی امن و حمایتی است. همچنین، آموزش و توانمندسازی افراد برای مقابله با مشکلات روانی و اجتماعی و بازسازی روابط اجتماعی از اهمیت بالایی برخوردار است.
بازسازی روانی پس از جنگ برای بهبودی فردی و اجتماعی از اهمیت بالایی برخوردار است. این اقدامات نه تنها به کاهش رنج و درد افراد کمک میکند، بلکه به ارتقای سلامت روان و بهزیستی جامعه نیز منجر میشود. همچنین، بازسازی روانی به افراد کمک میکند تا با اعتماد به نفس بیشتری در جامعه حضور یابند و نقش فعالتری در بازسازی کشور خود ایفا کنند.
در دوران پس از جنگ ضرورت ترمیم اجتماعی نیز وجود دارد.ترمیم اجتماعی پس از جنگ شامل بازسازی زیرساختها، بهبود اقتصاد، ارتقای سلامت روان و بازسازی انسجام اجتماعی است. این فرآیند تنها پس از پایان جنگ آغاز نمیشود بلکه نیازمند اقدامات هماهنگ و هدفمند برای بازگشت به زندگی عادی است.
همه این مسائل در شرایط کنونی موضوعیت دارد و تا زمانی که جامعه به شرایط عادی و زندگی روزمره خود بازنگردد باید ادامه پیدا کند.به هر حال جنگ یک پدیده پیچیده نظامی و سیاسی است که مهم ترین پیامدهای آن روانی،اجتماعی و اقتصادی است. به همین دلیل نیز در شرایط جنگی همه ساحت های جامعه به شکل های مختلف شرایط ویژه و خطرناکی را تجربه می کنند و تا به شرایط عادی بازگردد به زمان نیاز است.در چنین شرایطی مسئولیت اجتماعی شهروندی باید در همه ساحت های اجتماعی نقش آفرینی کند تا میزان آسیب ها به کمترین حالت خود برسد و جامعه نسبت به آینده خود امیدوار باشد.