مسئولیت اجتماعی یکی از مفاهیم کلیدی در کشورهای توسعه یافته است و مسئولان این کشورها در این زمینه برنامه ریزی های راهبردی انجام می دهند و در طول دوران مدیریت خود آن را اجرایی می کنند. این در حالی است که در کشور ما چنین اتفاقی رخ نمی دهد. در شرایط کنونی کشور در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری است و جامعه رنگ وبوی انتخاباتی دارد. این در حالی است که تاکنون هیچ کدام از کاندیدای ریاست جمهوری به موضوعاتی مانند مسئولیت اجتماعی،مشارکت اجتماعی و توسعه فرهنگی اشاره نکرده است. مناظره دوم انتخابات ریاست جمهوری که با محوریت مسائل فرهنگی،اجتماعی و سیاسی برگزار شد تبلور بارز نادیده گرفته شدن این مفاهیم از سوی کاندیدای ریاست جمهوری بود.
به نظر می رسد آن چیزی که برای کاندیدای ریاست جمهوری حایز اهمیت است مشارکت سیاسی است که منتج به رأی به آنها شود و نه مشارکت اجتماعی به عنوان یک پاردایم موثر در توسعه پایدار.نگاه کاندیدای ریاست جمهوری به موضوع مشارکت یک نگاه سطحی و همراه با سود و منفعت گروهی و شخصی است. اتفاقی که در کشورهایی رخ می دهد که توسعه پایدار و برنامه های بلند مدت اجتماعی برای آنها در اولویت نخست نیست وبلکه رویکرد آنها بیشتر معطوف به کسب یا حفظ قدرت است.
واقعیت این است که مسائل اجتماعی و به خصوص مشارکت اجتماعی و مسئولیت اجتماعی زیربنای تغییر و تحولات مثبت در یک جامعه خواهد بود. هر چه قدرت اجتماعی مردم در ریزبافت ها و جزئیات زندگی اجتماعی تقویت شود به همان اندازه چنین جامعه ای به توسعه فرهنگی و سیاسی نزدیک تر شده است. توسعه اجتماعی و توجه به مفاهیمی مانند مسئولیت اجتماعی در همه حوزه ها می تواند زمینه ساز تحرک و خلاقیت اجتماعی شود و کار سیاستمداران را برای اداره جامعه راحت تر کند. هنگامی که جامعه دارای پویایی و خلاقیت کافی باشد و مسئولان را از پایین به بالا مدیریت کند کسی نمی تواند برای چنین جامعه ای نسخه هایی بپچید که متناسب با خواست واقعی آنها نیست.
این در حالی است که در جوامع سیاست زده ای مانند ایران همه چیز رنگ وبوی سیاسی دارد و مسائل اجتماعی مدت هاست زیرتصمیم گیری های سیاسی پنهان مانده است. به همین دلیل نیز جامعه در طول دهه های گذشته تلاش کرده حرکتی جدا از امر سیاسی طی کند ودر نتیجه امروز با وضعیتی مواجه هستیم که سیاستمداران جامعه با مطالبات واقعی مردم فاصله دارند و از درک آن عاجز هستند.انتخابات ریاست جمهوری در ایران به اندازه ای برای جریان های سیاسی دارای اهمیت است که تلاش می کنند با دادن هر نوع شعار و وعده ای مردم را برای حمایت از خود به پای صندوق های رأی بکشانند.
مشخص نیست چرا همه چیز در کشور به لحظه آخر کشیده می شود و همه نگاه ها متوجه روزهای منتهی به انتخابات است.این در حالی است که یک سیاستمدار نمی تواند در چند هفته برنامه های خود را برای مدیریت کشور با مردم مطرح کند.این به معنای این است که جامعه و دغدغه های آن در اولویت نیست.اگر قرار است جامعه و گروه های اجتماعی تصمیم گیری کنند باید به آنها فرصت داد.نمایندگان گروه های اجتماعی باید فرصت داشته باشند دیدگاه های خود را درباره مسائل مختلف بیان کنند و این دیدگاه ها به برنامه تبدیل شود و در ساختار سیاسی کشور مورد استفاده قرار بگیرد.
امروز جامعه ایران در شرایطی قرار گرفته که هیچ گاه انتظار آن را نداشته است.امروز جامعه ایران پهن و باز شده و متکثر از جریان ها ونیروهای اجتماعی است که در برخی نقاط به هم پیوند می خورند و در برخی نقاط در تضاد و تزاحم با هم قرار می گیرند.هنگامی که با چنین جامعه ای مواجه هستیم باید در نظر داشته باشیم که اراده این جامعه برای مشارکت در انتخابات نسبت به گذشته متفاوت است.در گذشته جامعه ضعیف تر بوده و به همین دلیل کنش سیاسی هم گرایانه تری داشته است.
به همین دلیل هر چه جامعه بازتر و پهن تر شده کنش سیاسی شکل همگرایانه خود را از دست داده است.نیروهایی که امروز در جامعه وجود دارند هم صدا و هم رأی نیستند. براساس مطالعات صورت گرفته از صد چالش آینده ایران پنجاه و سه چالش اجتماعی است که اهمیت مسائل اجتماعی را نشان می دهد.ده چالش نخست این مطالعات نیز عبارتند از بحران تامین آب، بیکاری، ناامیدی درباره آینده، سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی، بیتفاوتی اجتماعی، اخلاق عمومی، بحران آلودگی هوا، امنیت روانی و اجتماعی و حقوق اساسی و شهروندی.مسائلی که در برنامه های کاندیدای ریاست جمهوری وجود ندارد و اغلب برنامه های کاندیدای ریاست جمهوری حول مسائل اقتصادی و سیاسی می چرخد.این در حالی است که آن چه امنیت اجتماعی کشور را تهدید میکند، نه صرفا مسایل سیاسی و اقتصادی، بلکه مسایل اجتماعی هستند؛ آمار زنان سرپرست خانوار، پروندههای قضایی، آمار معتادین، آمار افزایش طلاق و کاهش ازدواج وکاهش سن افراد درگیر آسیب های اجتماعی نشان میدهدکه امروزه نمیتوان روی این مسائل سرپوش گذاشت.
بدون تردید مسئولیت اجتماعی به عنوان یک مفهوم فراگیر که جامعه را به سمت توسعه پایدار هدایت می کند حلقه مفقوده برنامه های کاندیدای ریاست جمهوری بوده است. در شرایطی که از صد چالش آینده ایران پنجاه و سه چالش اجتماعی است هیچ کدام از کاندیدای ریاست جمهوری برنامه راهبردی برای حل چالش های اجتماعی ندارند و همه چیز معطوف به رویکردهای سیاسی برای پیروزی در انتخابات شده است.اتفاقی که تنها با نگاه کوتاه مدت صورت می گیرد و پس از مدتی دوباره مشکلات اجتماعی سر باز می کند.نکته دیگر اینکه راه حل مشکلات اجتماعی باید اجتماعی و از پایین به بالا باشد و نه سیاسی و از بالا به پایین.مسأله ای که باید مورد توجه کاندیدای ریاست جمهوری قرار بگیرد.