یکی از موضوعات مغفول مانده در سطح اجتماع، موضوع مهم مسئولیت اجتماعی است که کاربردها و تاثیرات فراوانی در بهبود اوضاع اجتماعی (تقویت وفاق ملی و انسجام اجتماعی) و اقتصادی (کاهش هزینه مبادلات تجاری و بازرگانی) و حتی احساس مسئولیت در خصوص حفاظت از محیط زیست دارد. تقویت مسئولیت اجتماعی سبب تقویت اعتماد درون گروهی و برون گروهی، افزایش روحیه همدلی، مشارکت، همکاری و همچنین تقویت روحیه مسئولیت پذیری، ایثار و فداکاری در بین اعضای جامعه میشود. مسئولیت اجتماعی در ابعاد مختلف و در بخشهای مختلف جامعه و نهادهای موثری چون دانشگاه و بخش خصوصی (بخش صنعت و خدمات) ظهور و بروز دارد (بخصوص مسئولیت اجتماعی بنگاهها یا CSR).
اعضای هر جامعه ای از دانشگاهها و بخش خصوصی (بخش صنعت) مستقر در منطقه خویش، انتظارات و توقعاتی دارند و در مقابل، دانشگاهها و بخش خصوصی هم از اعضای جامعه هدف انتظاراتی دارند. بدیهی است، تقویت ارتباطات و تعاملات دوجانبه و چندجانبه میتواند هم به تقویت سرمایه اجتماعی کمک کند و هم به کارایی و کارآمدی نهادهایی نظیر دانشگاه و بخش خصوصی (صنعت) بیفزاید و به نوعی بازی بُرد-بُرد باشد و به نفع همه بازیگران کلیدی در عرصه پیشرفت و توسعه.
مقدمه :
انسان موجودی اجتماعی است و جهت رفع نیازهای مادی، معنوی، روحی، عاطفی، فرهنگی و اجتماعی خویش نیازمند تعامل و مشارکت و همکاری با سایر انسانها (سایر اعضای جامعه) است. هر انسانی نقاط قوت و ضعفی دارد ولی با استمداد از دیگران و همکاری با سایر انسانها در قالب یک گروه یا یک جامعه محلی، میتواند نقاط ضعف خویش را پوشش دهد و همچنین با استفاده از نقاط قوت خویش، به رفع نقاط ضعف دیگر اعضای جامعه کمک کند.
یکی از موضوعات مغفول مانده در سطح اجتماع، موضوع مهم مسئولیت اجتماعی است که کاربردها و تاثیرات فراوانی در بهبود اوضاع اجتماعی (تقویت وفاق ملی و انسجام اجتماعی) و اقتصادی (کاهش هزینه مبادلات تجاری و بازرگانی) و حتی احساس مسئولیت در خصوص حفاظت از محیط زیست دارد.
تقویت مسئولیت اجتماعی سبب تقویت اعتماد درون گروهی و برون گروهی، افزایش روحیه همدلی، مشارکت، همکاری و همچنین تقویت روحیه مسئولیت پذیری، ایثار و فداکاری در بین اعضای جامعه میشود.
مسئولیت اجتماعی در ابعاد مختلف و در بخشهای مختلف جامعه و نهادهای موثری چون دانشگاه و بخش خصوصی ظهور و بروز دارد (بخصوص مسئولیت اجتماعی بنگاهها یا CSR[2]).
یکی از نهادهای مهم در هر جامعه ای، دانشگاه است که نقش و وظایف متعددی دارد از قبیل
* ارائه خدمات:
* آموزشی (ظرفیت سازی و توان افزایی در بین اعضای جامعه و تربیت نیروی انسانی متخصص و متعهد جهت تامین نیازهای بخش خصوصی به نیروی انسانی متخصص)
* پژوهشی(انجام تحقیقات کاربردی برای حل مشکلات جامعه و همچنین بخش صنعت)
*مطالعاتی (انجام مطالعات خاص و هدفمند متناسب با نیاز کارفرما که میتواند از جامعه و بخش صنعت باشد و همچنین انجام مطالعات آینده پژوهی و یا مطالعات راهبردی و یا مطالعات ارزیابی اثرات اجتماعی)
*مشاوره ای (ارایه خدمات مشاوره ای به مسئولین جامعه و همچنین بخش صنعت)،
*انتقال فناوری (دانشگاه ها نقش مهمی در توسعه فناوریهای نوین و انتقال آن به جامعه هدف دارند)
*سیاستگذاری (همکاری و مشارکت در فرآیند تصمیم سازی، تصمیم گیری، سیاستگذاری و برنامه ریزی برای تحقق توسعه منطقه ای بنا بدرخواست مسئولین ذیربط و یا در قبال مسئولیت اجتماعی دانشگاه)
در گذشته، دانشگاه ها بیشتر در نقش آموزش و همچنین مشاور ظاهر میشدند و متناسب با نیاز مشتری (کارفرما) مطالعهای را انجام می دادند ولی از دانشگاههای نسل پنجم انتظار میرود که نسبت به مسایل پیرامون خویش، بیتفاوت نباشند و در راستای مسئولیت اجتماعی برای منطقه محل استقرار خودشان (شهرستان یا استان و یا کشور متبوع) پیشنهادات راهبردی مناسب را تهیه و ارایه دهند و مطالبه گری کنند جهت تحقق آنها.
بعنوان مثال، دانشگاه های زیادی در تهران (شهر پایتخت) مستقر هستند و همه اعضای هیات علمی دانشگاهها و دانشجویان آنها از مشکل آلودگی هوا رنج می برند ولی هیچکدام از این دانشگاهها نسبت به ساخت و سازها (برج سازی گسترده) در منطقه ۲۲ تهران (منطقه شمالغرب شهر تهران که محل وزش بادهای غالب در جهت غرب به شرق است و تاثیر مهمی در رفع آلودگی هوای شهر تهران دارد) اعتراضی ننمودند و نسبت به این مشکل محیط زیستی بی تفاوت بودند.
رهپویان توسعه پایدار: یکی دیگر از انتظارات جامعه از دانشگاهها همانا تربیت نیروی انسانی متخصص و متعهد به جامعه است. تخصص و تعهد، دو بال رشد و کارآمدی کارشناسان تربیت شده در دانشگاهها ه
و پایداری و موفقیت نهادها، بستگی به تعامل مثبت در بین آنها دارد.
با توجه به ضعیف شدن سرمایه اجتماعی، تشکلهای مردم نهاد (NGOs) میتوانند نقش مهمی در زمینه اطلاع رسانی، اعتمادسازی، آگاهی بخشی و تقویت سرمایه اجتماعی و تقویت انسجام سازمانی در بین بازیگران کلیدی این عرصه (یعنی اعضای جامعه، دانشگاهها، صنعت، رسانهها و دولت) ایفا کنند.
انتظار میرود که دولت دست از تصدیگری برداشته و فقط نقش تنظیم گری، تسهیلگری و بسترسازی را داشته باشد تا سایر اعضای اکوسیستم بتوانند نقش خویش را بدرستی ایفا کنند و
بستر شکوفایی و پیشرفت جامعه و کشور فراهم شود.
سید ابوالفضل میرقاسمی