مسئولیت اجتماعی: امنیت در قرن بیست و یکم مفهومی بسیار پیچیدهتر پیدا کرده است. هرچند در دو قرن اخیر امنیت سیاسی و نظامی حایز اهمیت بود، اما در قرن حاضر امنیت اقتصادی در اولویت قرار گرفته است. در ماههای اخیر نیز سایه شوم بیماری کوید ۱۹ و دورنمای تاریک از پایان این بحران و برگشتناپذیری آن و فاجعه اثرات پارادایمیک شیوع کرونا، اهمیت امنیت اقتصادی درکنار موضوعات زیستمحیطی را دو صد چندان کرده است.
با کاهش فعالیتهای اقتصادی در دوران پاندمیک، کرونا به مانند آبی بر روی آتش آسیبها و دست درازی بشر که نتیجه سبک زندگی او بر محیط زیست است عمل کرده، البته با حجم و عمق تاثیر منفی انسان بر محیط زیست، پیامدهای مثبت آن ناچیز است و بیم آن میرود با افزایش فعالیت اقتصادی، شرایط در دوران پساکرونا تغییر کند و ای بساکه آلایندههای بیشتری نیز تولید شود. از ابتدای سال ۲۰۲۰ کشورهای مختلف برای کاهش سرعت انتشار کووید ۱۹ محدودیتهای شدیدی وضع کردند که این محدودیتها و تعطیلیها ضربه شدیدی به اقتصاد جهانی وارد کرد که بالطبع تقاضای جهانی نفت نیز کاهش یافت. در شرایط فعلی بازار نفت به گونهای است که عرضه باید برای خود تقاضا بیابد و اگر طی سه سال آینده، متوسط کاهش تقاضا از متوسط کاهش تولید بیشتر باشد قیمت نفت مجدداً تحت فشار برای کاهش بیشتر قرار خواهد گرفت. مهمترین پیام کرونا در این دوره تنفس محیط زیست، رد و بدل کردن خطر با منفعت و قدم گذاشتن به سوی راهحل های همسو با سلامت زمین است. توسعه پایدار مفهومی است در راستای پیوند ذاتی بین محیطزیست و اقتصاد، این روزها به تناوب شنیده میشود.
اصول توسعه پایدار تلاشی است در جهت قرار دادن فرایندهای توسعه در مسیری اصلاحی و انسان محورانه. توسعه پایدار با متمرکز ساختن خود بر مسائلی نظیر بهداشت، آموزش اولیه، کاهش آلودگی رودخانهها و هوا، تسهیل جریان زندگی شهروندان و تلاش برای افزایش کیفیت زندگی تمام اقشار جامعه و مسائلی از این دست، تلاش می کند تا نابرابریهای اجتماعی حاصل از فرایندهای توسعه افسار گسیخته پیشین را در مرحلهی اول کنترل و سپس بهبود بخشد.
در نظریههای اقتصادی بعد از انقلاب صنعتی، به دلیل نامعلوم بودن رویکردهای زیستمحیطی مشخص، سیستمهای اقتصادی بر مبنای عرضه و تقاضا، تبیین شدند. در پیش فرض، منابع اولیه طبیعی، نامحدود و ظرفیت انباشت خروجی سیستمهای تولید، به شکل زباله، نیز نامحدود قلمداد میشد. اولین نظریههایی که به محیط زیست به عنوان عامل تعیینکننده در سیستمهای اقتصادی توجه کردند بر این ایده استوار بودند که سیاستهای حفاظت از محیط زیست میتواند انگیزهای برای ابداعات جدید باشد و در نهایت به افزایش سود اقتصادی بیانجامد. بنابراین در رابطه برد- برد بین محیط زیست و اقتصاد، نیازی به مصالحه به نفع اقتصاد نیست، بلکه سیاستهای محیطزیستی ضمن جلوگیری از تخریب منابع محیط زیست، فرصتها و انگیزههایی را نیز برای رشد اقتصادی به وجود میآورند. این روند مبنایی است که کشورها را به سمت استقرار سیاستهای جدیدی برمیانگیزد که محدودیت منابع طبیعی را به عنوان یک عامل مهم در اقتصاد مدنظر قرار داده و مفاهیم توسعه پایدار را پایهگذاری کند. برای پایداری، وجود یک اقتصاد زنده ضروری است و راه حل کنونی برای برون رفت از رخوت اقتصاد، در فهمیدن اکوسیستمها و بکاربستن آنها نهفته است. وقتی پویایی این ارتباط و تعاملات فرشینه در هم تنیده طبیعت را درک کنیم، بسط اقتصاد پایدار همانند ققنوسی از خاکستر بی ثباتی اقتصادی برمیخیزد و از طبیعت نیرو میگیرد.
توسعه پایدار با عبارتهای مختلفی توصیف شده است، اما یکی از آنها که بیشتر از همه رایج است، تعریفی است که در گزارش کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه در سال ۱۹۸۷ با عنوان آینده مشترک ما (Our Common Future) آمده است که به گزارش برونتلان نیز مشهور است:
توسعه پایدار، توسعهای است که نیازهای امروز را بدون به خطر افتادن توانایی نسلهای آینده برای تأمین نیازهایشان، برآورده میسازد.
اهداف توسعه پایدار شامل بر هفده مورد ۱) ریشهکنکردن فقر، ۲)ریشهکن کردن گرسنگی، ۳) سلامتی بدن، ۴)آموزش و پرورش با کیفیت، ۵) تساوی جنسیتی، ۶)آب پاکیزه و نظافت، ۷) انرژی پاک و ارزان، ۸) رشد اقتصادی و داشتن شغلهای آبرومند، ۹) صنایع خلاق و زیر ساختها، ۱۰) کاهش عدم تساوی نژادی، ۱۱) ساخت شهرها و جوامع پایدار، ۱۲) مصرف و تولید مسئولانه، ۱۳) فعالیتهای زیست محیطی، ۱۴) مراقبت از زندگی زیرآبها، ۱۵) مراقبت از زندگی بر خشکیها، ۱۶) ایجاد صلح و عدالت، ۱۷)همکاری برای رسیدن به اهداف است. همچنین توسعه پایدار، تغییرات آب و هوا، تخریب زمین، اثرات گازهای گلخانهای و کاهش منابع تجدیدناپذیر را مد نظر قرار میدهد.
دو دیدگاه کلی برای توسعه پایدار وجود دارد:
۱- پایداری اکولوژیکی: وضعیت کنونی نمی تواند منجر به توسعه پایدار شود و نیازمند تغییرات ریشهای در همه زمینهها است.
۲- پایداری تکنولوژی: در همه زمینهها که در حال حاضر حاکم هستند می توان با تغییراتی به توسعه پایدار دست یافت.صنعت همواره در برابر تغییر مقاوم است از اینرو، برای جلوگیری از برهمزدن چرخه اکوسیستمهای طبیعی، تغییرات اقلیمی و تولید بیش از حد گازهای گلخانهای، محدودکردن کاربرد سوختهای فسیلی و روی آوردن به انرژیهای تجدیدپذیر، اجتنابناپذیر است. افزایش امنیت عرضه انرژی، کاهش میزان گرمایش جهانی، تحریک رشد اقتصادی، ایجاد اشتغال، افزایش میزان درآمد سرانه، افزایش عدالت اجتماعی و حفاظت محیط زیست در تمام زمینهها از مزایای بکارگیری انرژیهای نو است که نمیتوان به صرف نفتخیز بودن کشور چشم بر روی آن بست که هم اکنون بازیگرانی همچون تحریم و کرونا افسار کارآمدی آن را در دست خود گرفتهاند.
انرژیهای تجدیدپذیر شامل انرژی خورشید، باد، آب، امواج و جزر و مد، بیوماس ، تمیز (پاک)، فراوان و قابل اعتماد بوده و در صورتی که به طور صحیح توسعه پیدا کنند، میتوانند در کوتاه، میان و بلندمدت نقش مهمی در رسیدن به اهداف توسعه پایدار کشورها بازی کنند. امنیت عرضه انرژی، توسعه پایدار صنایع محلی، ایجاد اشتغال و پایداری زیست محیطی، ایجاد فرصتهای شغلی و درآمدزایی، توانمندسازی و تقویت خوداتکایی جوامع محلی و تحقق اهداف فقرزدایی از مزایای بکارگیری آن است. لازمه استفاده از فناوریهای انرژی تجدیدپذیر، توسعه بازارها، برطرفکردن موانع مالی، قانونی، مقرراتگذاری و سازمانی موجود، استفاده از محرکهای سیاستی تشویقی، بهبود رقابت و مقرراتزدایی فضای بازار است. سیاستهای توسعه کاربرد انرژیهای تجدیدپذیر باید به دنبال رسیدن به این اهداف باشد: حرکت به سمت توسعه پایدار تولید و بازار انرژی، ارتقای آگاهی عمومی و پذیرش اجتماعی کاربرد آن، ارتقای رقابتپذیری قیمت تمام شده، رفع چالشهای مدیریتی، تکنولوژیکی، زیست محیطی و قانونی برای توسعه. علاوه بر مشکلات عمومی توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در دنیا، نیروگاههای تجدیدپذیر در ایران با مشکلات و موانع خاصی مواجهاند. با اینکه هزینه تولید برق از منابع تجدیدپذیر در طول دهه گذشته کاهش زیادی داشته ولی هنوز هم هزینه سرمایهگذاری اولیه بالاست. با توجه به اینکه معمولاً منابع تجدیدپذیر در مناطق دور افتاده قرار دارند لذا در اکثر نیروگاههای تجدیدپذیر نیاز به احداث خطوط انتقال نیرو است که خود باعث افزایش هزینههای تولید نیرو از این منابع انرژی میشود. نبود قوانین مصوب ملی و محلی برای توسعه منابع تجدیدپذیر نیز از دیگر مشکلات این صنعت است. برای توسعه کاربرد انرژیهای تجدیدپذیر جهت تولید برق و کاربردهای حرارتی و گرمایشی، سیاستگذاری و تصویب قوانین مناسب برای برنامهریزی، مدیریت و اجرای پروژههای تجدیدپذیر ضروری است.
در دوران رکود، پول نقد پادشاه است، با توجه به مشکلات سیاستگذاران کشور در جذب سرمایههای سرگردان، چه خوب است با رفع موانع سرمایهگذاری در حوزه توسعه پایدار و انرژیهای تجدیدپذیر، توانایی کاهش ریسک به وسیله ایجاد جریان پول و افزایش رقابتپذیری، به موج جدید کارآفرینی میدان داده شود.
دنیای اقتصاد/ مارال تاجمیری – کارشناس حوزه انرژی