«رسانه مسئولیت اجتماعی»-احسان انصاری: در سال های اخیر بحران زیست محیطی در کشور به بخش های مختلف سرایت کرده و در شرایط کنونی می توان وضعیت محیط زیست ایران را در یکی از بحرانی ترین شرایط خود قلمداد کرد.خشک شدن رودخانه های مهم کشور،خشک شدن تالاب ها و دریاچه ها و نشست زمین در بسیاری از مناطق کشور نمومه بارزی از عمیق تر شدن بحران محیط زیست در کشور است.
به دلیل قرارگرفتن ایران در یکی از مناطق خشک و نیمه خشک و محدودیت منابع آبی، به جز نوار شمالی کشور و بخش هایی از غرب کشور، سایر مناطق کشور همواره با محدودیت آب مواجه است و این وضعیت در بخش های مرکزی، جنوبی، جنوب شرق و جنوب غرب کشور بیشتر قابل مشاهده است. وجود دو منطقه کویری در مرکز ایران نیز به محدودیت های آب رسانی به مناطق وسیعی از کشور افزوده است.
از آنجا که دیگر امکان جمع آوری و احداث سدهای جدید آب در کشور وجود ندارد و تا جایی که این امکان وجود داشت در یکی دو دهه اخیر انجام شده است. همچنین از سوی دیگر، امکان انتقال آب از مناطق پُرآب کشور به مناطق خشک و کم آب نیز بیشتر از میزان فعلی امکان پذیر نبوده و امکان جابه جایی آب بین حوزه های آبی وجود ندارد. که موجب شده ایران جزء کشورهای دارای تنش آبی محسوب گردد.
بحران فشار بر مناطع طبیعی
یکی از اثرات مشخص کاهش میزان بارش و عدم تغذیه مناسب ذخایر آبی، کاهش تدریجی پوشش گیاهی و افزایش فقر مراتع است. متاسفانه در شرایط کم آبی و کاهش بارش ها نه تنها پوشش گیاهی در عرصه های منابع طبیعی رو به کاهش می رود، بلکه به دلیل عدم اعمال برنامه های کاهش برداشت و ثابت ماندن میزان استفاده از منابع به خصوص آب و پوشش گیاهی مراتع و حتی افزایش مصرف به دلیل افزایش تقاضای ناشی از افزایش جمعیت، مهاجرت روستائیان و تغییر الگوی مصرف، فشار بر منابع طبیعی به شدت افزایش پیدا می کند. این فشار چند برابر به منابع طبیعی که متاسفانه امروز در اغلب نقاط کشور شاهد آن هستیم، موجب از دست رفتن سریع پوشش گیاهی زمین، به هم خوردگی خاک سطحی و تولید توفان های گرد و غبار و آلودگی های زیست محیطی می گردد.
افزایش فشارها بر منابع آبی ایران، انتخاب دشواری را در میان مصارف مختلف رقیب، تعریف می کند. رقابت برای دست یابی به منابع محدود آب از همین حالا منجر به بالا گرفتن تنش ها و درگیری ها، چه در داخل ایران و چه در مناطق مرزی و در مقابله با همسایگان شده است.
استمرار خشکسالی های نزدیک به دو دهه اخیر، اقتضا دارد تا متناسب با اتفاقات افتاده و شرایط پیش روی، نحوه مدیریت کشاورزی مورد توجه برنامه ریزان بخش کشاورزی قرار گیرد. متاسفانه در سال های مواجهه با بحران های کم آبی و خشکسالی های مستمر، نه تنها شاهد تغییری در الگوهای کشت و تغییر جهت سیاست های مصرف آب در کشاورزی نبوده ایم، بلکه آمارها حکایت از افزایش شدید سطح زیر کشت در برخی از حوضه های بحرانی کشور نیز دارد. در چنین شرایط بحرانی، عدم توجه به این امر حیاتی که متاسفانه مورد غفلت قرار گرفته، باعث شده که کشور به دلیل کاهش منابع آب در ذخیره گاه های سدها، افت سطح آب زیرزمینی و خشک شدن بسیاری از چاه ها، دچار بحران رهاسازی زمین های کشاورزی آبی و در سطح وسیعی کشاورزی دیم شود.
فاجعه در انتظار دریای خزر
در شرایط کنونی تصاویر ماهوارهای به خوبی نشان میهد که چگونه تراز آب دریای خزر در نیمه شمالی طی سالهای متمادی کاهش یافته و به پایینترین میزان خود در ۳۰ سال اخیر رسیده است. با افت ۹ متری آب حدود ۲۴ درصد از مساحت سطح خزر کوچک خواهد شد.
دریای خزر در سالهای اخیر توسط عواملی مختلفی از جمله آلودگیهای نفتی، ورود فاضلاب، آلودگیهای پلاستیکی و… تهدید میشود اما در میان همه تهدیدات «کاهش تراز آب» دریای خزر در حال حاضر اصلیترین تهدید این دریا محسوب میشود.
در سال های اخیر مقالهای با عنوان «طرف دیگر سطح تراز آب دریاها» در نشریه نیچر آلمان چاپ شد که نتایج پژوهشهای آن نشان میدهد، بر اساس سناریوهای مختلف، سطح آب دریای خزر تا پایان قرن حاضر ۹ تا ۱۸ متر پایین خواهد آمد. این پژوهش میگوید که دریای خزر با «فاجعه» روبرو است.
بر اساس این گزارش، طی سه دهه گذشته سطح دریای خزر مقداری افت کرده اما تبخیر زیاد آب، یخ نبستن دریای خزر طی زمستان در مناطق شمالی و عدم تعادل در میزان آبهای ورودی باعث خواهد شد که تا پایان قرن حداقل ۹ متر از سطح آب دریا کاهش یابد و این رقم حتی میتواند به ۱۸ متر برسد.
گزارش یاد شده چنین سناریویی را تهدید زیستمحیطی نامیده و میگوید سطح دریای خزر به صورت فزایندهای پایینتر میآید و شتاب کاهش آب در حال افزایش است، با توجه به اینکه آبهای بخش روسیه و ترکمنستان خزر، کم عمق است، با افت ۹ متری آب حدود ۲۴ درصد از مساحت سطح خزر کوچک خواهد شد و اگر ۱۸ متر آب افت کند، ۳۴ درصد از سطح این دریاچه خشک خواهد شد.
کاهش ورودی آب، تبخیر و حرارت، مهمترین عوامل کاهش تراز
طبق گزارش مؤسسه تحقیقات آب وزارت نیرو، سطح آب دریای خزر پس از بالاترین تراز خود در ۸۰ سال اخیر که در سال ۱۳۷۴ میلادی اتفاق افتاد، با سیری غیریکنواخت در حال کاهش است. بیشترین میزان این کاهش نیز در بازه زمانی سالهای ۱۳۸۷ تا ۱۳۹۴ میلادی به وقوع پیوسته و این رخداد با کاهش قابل ملاحظه آبدهی رودخانههای مهم شمالی از جمله رودخانه ولگا هم زمان بوده است. البته طی سالهای اخیر افزایش دمای هوا و اثرگذاری آن بر میزان تبخیر و هدر رفت آب، در روند تغییرات سالانه و نوسانات آب تأثیر داشته است.
ورودی آبهای سطحی حدود ۷۴ تا ۸۵ درصد آب ورودی خزر را تأمین میکند که طبق برآوردها، رودخانه ولگا با حدود ۲۵۰ میلیارد مترمکعب از کل ۳۲۰ میلیارد مترمکعب آب ورودی از طریق آبهای سطحی، حدود ۸۰ درصد آب ورودی به خزر را تأمین میکند.
با توجه به نقش ولگا در تأمین آب خزر، کاهش آبدهی این رودخانه در کنار عوامل طبیعی از جمله افزایش تبخیر آب خزر و افزایش حرارت آب(دمای آب خزر در سال ۱۴۰۰ نسبت به میانگین بلند مدت ۱ درجه افزایش یافته است) از مهمترین عوامل کاهش تراز و پسروی آب خزر در سالهای اخیر هستند.