رسانه مسئولیت اجتماعی:مفهوم مسئولیت اجتماعی، طی چند دهه اخیر وارد ادبیات مدیریت شده است و پیدایش آن عمدتا در پاسخ به ناکارآمدی مدلهای اقتصادی و قانونی در تأمین نیازهای اجتماعی و از بین بردن مشکلاتی از قبیل فقر و بیکاری و غلبه بر زیاده خواهی شرکتها و بیتوجهی آنها به نیازهای جامعه بوده است.
در چهارچوب مسئولیت اجتماعی، از سازمانها خواسته می شود تا به تعهدات خود در قبال جامعه، به طور داوطلبانه و فراتر از الزامات قانونی عمل کنند. دامنه چارچوب تفکر مسئولیت اجتماعی، به سرعت در حال رشد و گسترش است و استانداردها و معاهدههای فراوانی به کمک سازمانها آمدهاند تا حرکت آنها را در این مسیر تسهیل کنند.
در چنین شرایطی نظام مند کردن و یکپارچگی مسئولیت های اجتماعی یکی از ارکان اصلی توسعه متوازن در سطح کشور و تسهیل در تصمیم گیری هاست.
مایکل پورتر، نویسنده و نظریهپرداز مشهور معاصر، در دفاع از مسئولیت اجتماعی شرکتها چنین میگوید: گریزی از توجه جدی به مسئولیت اجتماعی نیست، چرا که هزینه فروپاشی بسیار سنگین است. او می افزاید: کار رهبران امروز این است که تفکر نظاممند و سیستمی در مورد مسئولیت اجتماعی را آغاز نمایند.
ظهور حرکت اجتماعی جدید تحت عنوان مسئولیت اجتماعی شرکتی، توان قابل توجهی پیدا کرده است تا مسئولیتهای وسیعتری را بر عهده شرکتها بگذارد.
مسئولیت اجتماعی شرکتی، به یک روند جهانی تبدیل شده است تا شرکتها، دولتها، سازمانهای بینالمللی، سازمانهای اجتماعی و نهادهای مدنی را با یکدیگر مرتبط سازد. امروزه، سرمایهگذاران گزارش مسئولیتهای اجتماعی شرکتها را مورد بررسی قرار می دهند و ریسکها و مخاطراتی را که با آنها مواجه هستند به دقت زیر نظر دارند.
رشد سریع سرمایهگذاری مسئولیتپذیر نشان میدهد که از نظر سرمایهگذاران، شهروندی شرکتی، یک شاخص کلیدی برای لحاظ کردن دغدغههای اخلاقی در شرکتها، به شمار می رود.
امروزه برای مدیران راس سازمانهای پویا دیگر کافی نیست که وظایفی چون برنامهریزی، سازماندهی و کنترل را انجام دهند و خود را اثربخش بنامند بلکه پاسخگویی به نیازهای جامعه و خواست شهروندان و مشتریان داخلی و خارجی سازمانهایشان از زمره وظایف با اهمیتتر آنان محسوب میشود،
شرایط امروز جهان و فضاهای جدید کسب و کار ایجاب میکند تا مدیران سازمانها و شرکتهای بزرگ که در بازارهای جهانی یا بازارهای در حال جهانی شدن نقش فعال و موثر دارند، تمام تلاش خود را متوجه ایجاد ارزش برای تمامی ذینفعان خود کنند و نوعی تعادل میان بخشهای اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی کسب و کارشان ایجاد نمایند.
رویکردی متعالی به مسئولیت اجتماعی سازمان را میتوان فراتر رفتن از چارچوب حداقل الزامات قانونی عنوان نمود که سازمان در آن فعالیت دارد.
براساس این تعریف شرکتها از نقش تاریخیشان که کسب سود، پرداخت مالیات، استخدام کارکنان و تبعیت از قوانین است فراتر میروند و در تحقق هدفهای اجتماعی گستردهتر نقش به سزایی ایفا مینمایند.
مسئولیتهای اجتماعی به طور اعم به مجموعه فعالیتهایی اطلاق میگردد که صاحبان سرمایه و بنگاههای اقتصادی به صورت داوطلبانه به عنوان یک عضو موثر و مفید در جامعه انجام میدهند، بنابراین مسئولیت اجتماعی شرکتها مختص به کسب و کارهای بزرگ و سودآورتر شدن آنها نیست بلکه رفتار سازمانی تمامی شرکتها و سازمانها را در بر میگیرد.
در این راستا هر چه شرکتهای بزرگ نسبت به اصول اخلاقی و مسئولیتهای اجتماعی خود حساستر و آگاهتر شوند. شرکتهای کوچک نیز در مراوده و تبعیت از آنها مصرتر خواهند شد که از این طریق موجبات جلب اعتماد مشتریان و جامعه را فراهم سازند.
در چنین شرایطی است که شوراری راهبردی مسئولیت اجتماعی در مناطق مختلف می تواند نقش تعیین کننده ای درتدوین راهبردها و استراتژی ها داشته باشد. شورای راهبردی می توان به عنوان نقطه کانونی و مرکزی برای تلاقی دیدگاه ها و جمع بندی آنها برای اجرایی کردن تبدیل شود که می تواند درنهادینه کردن مسئولیت اجتماعی در کشور نقش تعیین کننده ای داشته باشد.
در واقع رسالت شورای راهبردی در مناطق ویژه اقتصادی پتروشیمی آگاه سازی مردم، برقراری ارتباط و تامین نیاز آنهاست. وقتی این شرکت ها را اداره می کنیم، باید بدانیم حاصل زحمات برای مردم است و وظیفه مسئولان این است که با مردم گفت وگو کنند و دغدغه ها را بشنوند و در زمینه رفع آنها تلاش کنند.
وظیفه دیگر شورای راهبردی این است که با مردم ارتباط برقرار کند و مردم را در زمینه سازندگی و انجام فعالیت های مسئولانه مدیریت کند و از مشورت های آنها استفاده کند.