دبیر انجمن اوقات فراغت معتقد است، در زمینه مسئولیت اجتماعی و اوقات فراغت برنامه ریزی نکرده ایم.
-
توجه به غنیسازی اوقاتفراغت
به گزارش رسانه مسئولیت اجتماعی، فرصتهای حاصل فراغت از کار روزمره اوقاتفراغت را رقم میزنند و در خلال این فرصتهاست که آدمی فرصت هماهنگی بین جسم و جان را مییابد اگر این فرصتها نبود یا نباشد و یا کم باشد، توازن حاکم بر روح وجسم برهم میخورد و باعث اخلال در کارکردهای عادی میشود، از اینرو توجه به غنیسازی اوقاتفراغت یک امر مهم فردی و اجتماعی تلقی می شود.
در جوامعی که بهدنبال توسعه پایدار یا پیشرفت همهجانبه و ماندگار هستند،اوقاتفراغت آن جامعه و برنامهریزی برای آن از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. بنابراین ضرورت و ثمرات پرداختن به اوقاتفراغت برکسی پوشیده نخواهد بود، اگر این برنامهریزی مربوط به قشر فعال جامعه یا جوانان و نوجوانان باشد اهمیت آن چندین برابر خواهد بود چراکه مربوط به سرمایههای درحال رشد آینده آن جامعه است.با عنایت به آزادی و قدرت و انتخاب انسانها میتوان انتخابهای متعددی را برای گذراندن اوقاتفراغت تجسم کرد، چراکه در انتخاب گذراندن اوقاتفراغت به معنای واقعی نباید اجبار و تحمیل وجود داشته باشد، اگر چنین باشد بدیهی است اوقاتفراغت از معنای واقعی و فلسفه وجودی خود تهی شده است.
مسئولیتی که تکتک افراد جامعه و متولیان رسمی غنیسازی اوقات فراغت در قبال جوانان و نوجوانان و اوقاتفراغت آنها دارند، اگر این حس مسئولیت قوی باشد موفقیت نابی را نصیب کشور خواهد کرد و قدمهای محکمی برای پیشرفت مداوم و پایدار جامعه با تربیت و هدایت اوقاتفراغت جوانان برداشته خواهد شد، ولی اگر این مسئولیتشناسی در سطح ضعیف باشد بدیهی است نمیتواند افراد مسئولیتپذیر و با هویت محکم تربیت کند و این کوتاهی و عدم برنامهریزی صحیح و یا پیشبینی دقیق برای استفاده از اوقاتفراغت جوانان و نوجوانان با عنایت به خاستگاه تربیتی و اجتماعی، جوانان و نوجوانان را در معرض مخاطرات متعدد و ناهنجاریهای اجتماعی قرار می دهد که برای بررسی موضوع ارتباط مسئولیت اجتماعی و اوقات فراغت«رسانه مسئولیت اجتماعی» با هومن رازدار دبیر انجمن اوقات فراغت گفت وگو کرده که در ادامه می خوانید.
-
مسئولیت اجتماعی در چه زمینه هایی با اوقات فراغت ارتباط دارد؟آیا مسئولیتاجتماعی می تواند اوقات فراغت را غنی تر و پربارتر کند؟
بخشی از مسئولیتاجتماعی که سازمان ها برعهده می گیرند در جبران مشکلاتی است که در جامعه به وجود می آورند.در چنین شرایطی مسئولیتاجتماعی شکل صدقه به خود می گیرد. این در حالی است که اگر مسئولیتاجتماعی از حالت صدقه محور به حالت طراحی و برنامه ریزی تغییر کند می توان شرایطی را تصور کرد که هر سازمانی می تواند برای موضوع مسئولیت اجتماعی از قبل برنامه ریزی انجام بدهد.اتفاقی که در جامعه ما درباره مسئولیت اجتماعی رخ داده این است که این مفهوم بیشتر یک رویکرد فعالیت اجتماعی به خود گرفته و مبتنی بر نگاه خیرخواهانه و صدقه محور شده است.این در حالی است که اغلب سازمان ها به دنبال ورود به موضوعات اجتماعی هستند که ارتباطی با آن سازمان ندارد.اگر ما در زمینه استعدادیابی، ترویج نشاط اجتماعی ، توسعه فضای تفریح و سرگرمی برای کودکان و نوجوانان،توسعه بازی به معنای تقویت اسباب بازی و فضای بازی در مکان هایی مانند شهربازی برنامه ریزی داشته باشیم و در این زمینه طراحی های لازم را انجام بدهیم می توانیم ارتباط نزدیک تری بین مسئولیت اجتماعی و اوقات فراغت را مشاهده کنیم.اگر ارتباط مسائلی که ذیل اوقات فراغت و سرگرمی تعریف می شود را با سازمان خود پیدا کنیم و برای آن طراحی و برنامه ریزی داشته باشیم می توانیم بهره این برنامه ریزی را در کارکرد سازمان مشاهده کنیم.این در حالی است که نشاط اجتماعی در نهایت می تواند اثر وضعی روی وضعیت سازمان،پرسنل و یا خانواده پرسنل سازمان بگذارد.در زمینه استعدادیابی نیز ما معتقدیم اصل موضوع استعدادیابی در اوقات فراغت رخ می دهد.به همین دلیل می توانیم در این زمینه برنامه هایی را که می تواند در نهایت به سود سازمان تمام شود را طراحی کنیم.این مباحث می تواند به عنوان مبنای حوزه اوقات فراغت و حوزه مسئولیت اجتماعی شناخته شود.
-
آیا به سمت طراحی و برنامه ریزی برای مسئولیت اجتماعی حرکت کرده ایم و یا اینکه همچنان در حد همان صدقه دادن کفایت شده است؟
بنده مصداقی را مشاهده نمی کنم که سازمان ها در این زمینه اقدام موثری انجام داده باشند.اگر هم چنین اقداماتی صورت گرفته به اندازه ای درمقیاس اجتماعی کوچک بوده که ما به عنوان کنش گران اجتماعی از آن مطلع نشده ایم.منظور ما این نیست که آیا به شکل موردی چنین اتفاقی رخ داده یا نه. شاید به صورت موردی اتفاقانی در این زمینه رخ داده باشد.اما اینکه فکر کنیم این اتفاق به عنوان یک جریان فکری و اجتماعی در جامعه بروز و ظهور پیدا کرده چنین نیست و هنوز چنین اتفاقی رخ نداده است. اغلب مسئولیت اجتماعی شرکت ها، سازمان ها و برندها، به توجه به امور خیرخواهانه یا زیست محیطی و اخلاقی محدود می شود. در این صورت، شاید نسبتی میان این معنا با مفهوم بهینه سازی اوقات فراغت وجود نداشته باشد. اما موضوع این است که مسئولیت اجتماعی در نگاهی وسیع تر می تواند شامل بهبود کیفیت زندگی شهروندان و از جمله اقشار و گروه های کم درآمد شود. شارژ کردن حوزه نشاط اجتماعی از طریق پول یا دیگر ابزارها، اسباب ارتقای کیفیت زندگی شهروندان است و می تواند به درستی، بخشی از مسئولیت اجتماعی تلقی گردد.
-
چرا در زمینه برنامه ریزی و طراحی مسئولیت اجتماعی و اوقات فراغت برنامه ریزی صورت نگرفته است؟ در این زمینه چه موانعی وجود دارد؟
واقعیت این است که هنوز درک صحیحی از مسئولیت اجتماعی در بین مدیران کشور وجود ندارد.این در حالی است که باید این موضوع را آسیب شناسی کنیم که مفهوم مسئولیت اجتماعی به خوبی تببین شده یا خیر.اگر فرض کنیم که سازمان های ما واحدی را به نام مسئولیت اجتماعی دارند این سوال پیش می آید که آیا درک صحیحی نسبت به پدیده اوقات فراغت دارند یا خیر.بنده قصد ندارم عنوان کنم که همه سازمان ها باید همه انرژی خود در حوزه مسئولیت اجتماعی را صرف اوقات فراغت کنند.اگر درک صحیحی در این زمینه وجود داشته باشد و به فراغت اصالت داده شود شرایط متفاوت خواهد بود. فراغت به معنای یک نیاز غیر ضروری و کالای لوکس نیست.در چنین شرایطی سازمان ها می توانند رابطه حوزه کاری خود را با اوقات فراغت تعریف کنند.
- در نتیجه در این زمینه با دو مانع جدی مواجه هستیم.نخست اینکه درک صحیحی از حوزه مسئولیت اجتماعی وجود ندارد و دوم اینکه در جاهایی که این درک وجود دارد نگاه عمیق و دقیقی نسبت به اوقات فراغت وجود ندارد.
انتهای پیام////