«رسانه مسئولیت اجتماعی»- احسان انصاری:در هفته های اخیر ساخت مسجد در پارک قیطریه به یکی از مسائل مناقشه برانگیز و پرسروصدا تبدیل شده و با واکنش بسیاری از فعالان اجتماعی و افکار عمومی مواجه شد. اتفاقی که براساس تصمیم شهرداری تهران صورت گرفت. تصمیمی که پس از مدتی مشخص شد زیاد به صورت کارشناسی صورت نگرفته و بیشتر یک اقدام تبلیغاتی به شمار می رفته است.
ماجرا از اواخر سال گذشته شروع شد، روزهاییکه همه در گیرودار شروع سال جدید و هیاهوی انجام کارهای عقب افتاده بودند یک حصار دور بخشی از پارک قیطریه کشیده شد، کسی نمیدانست دلیل آن چیست اما تصاویر آن حسابی در فضای مجازی دست به دست شد تا گمانهزنیها شروع شود. تغییر کاربری برای بخشی از زمین یک بوستان قدیمی زمزمهای بود که در شهر میچرخید، ایده ساخته شدن مسجد و احتمالاً مغازههای اطراف آن هم چیزی نبود که از گمانهزنیها جا بماند، ایدهای که شهردار تهران با این جمله آن را تایید کرد: «حتما در پارکها مسجد میسازیم، مسجد خوب هم میسازیم».
در ماجرای پارک قیطریه، جدا از اینکه ایده شهرداری تهران ساختن مسجد باشد یا هر کاربرد دیگری نگرانی اول قطع درختان بوستان قیطریه است، البته زاکانی در پاسخ به این نگرانی گفت که: «درختی قطع نمیشود، من از این پارک دیدن کردم، حدود ۱۰-۱۵ نهال آنجاست که قرار شده جابهجا شوند.»، اما فیلمی که از محل مورد نظر برای احداث مسجد منتشر کرد نشان میدهد تعداد درختان و نهالهایی که آنجا هست خیلی بیشتر از آن ۱۰ الی ۱۵ نهالیست که شهردار تهران گفته بود.
نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که ساخت مسجد کار شهرداری نیست و بلکه شهرداری باید به وظیفهی خود بپردازد که پاکیزهسازی شهر و بهویژه توجه به آلودگیها، حمل زبالههای شهری، ساخت بوستان، احداث بزرگراه، توسعهی سامانههای شهری، بهینه کردن مسیرها و… از راه صدور مجوزهای ساختوساز و دریافت عوارض است.
گزارش مرکز مطالعات و برنامه ریزی شهرداری درباره افسردگی مردم تهران
نکته دیگر اینکه گزارش تکاندهندهی «مرکز مطالعات و برنامهریزی شهرداریِ» نشان می دهد تهران به ابرشهر افسرده ایران بدل شده و فقط سهدهم درصد شهروندان احساس سرزندگی دارند. در چنین شهری وجود هر یک درخت و فضای سبز در خورِ یک نعمت است و نباید بوستانهای شهر را قربانی سازههایی کرد که در هر جای دیگری به راحتی قابلیت استقرار دارند و جای پرسش است که چرا در میلیونها متر مربع زمین بایر و عاری از فضای سبز چنین مکانهایی طراحی و ساخته نمیشوند؟
نتایج این پژوهش نشان میدهد ۹۹.۷درصد تهرانیها «سرزنده» نیستند. پیشتر، مرکز پژوهشهای مجلس با انجام مطالعهای با موضوع مشابه درباره وضعیت «کیفیت زندگی» در تهران اعلام کرد وضعیت شاخص «فشار محیط زیستی» در تهران عدد میانگین ۳۲۳ است که به معنای «اوج بحران عدمدسترسی به محیط زیست و خدمات شهری مناسب» است؛ در آن گزارش اعلام شده بود که اگر این شاخص در سطح ۱۰۰ باشد «مطلوب» است، اما عدد بالای ۳۰۰ به معنای «فشار زیاد» و رضایت بخش نبودن وضعیت سکونت است.
محتوای این گزارش بر اساس سنجش میزان «سرزندگی شهری» شهروندان تهرانی (بر اساس شاخص سرزندگی)، نشان میدهد، ۹۹.۷درصد تهرانیها افسرده هستند، به این معنا که فقط ۰.۳ درصد از جمعیت ساکن تهران بر اساس این شاخص، سطح مطلوبی از سرزندگی شهری دارند.
شاخص «سرزندگی» نمایانگر میزان نشاط روحی یا برعکس، افسردگی است. همچنین سطح نامطلوب این شاخص بیانگر «پایین بودن کیفیت زندگی» است و تغییرات این شاخص با «سطح رضایت یا نارضایتی عمومی» شهروندان ارتباط دارد. بر اساس این گزارش، شاخص سرزندگی در تهران از وضعیت مطلوبی برخوردار نیست. در مجموع ۸۰.۸درصد شهروندان تهرانی سر زندگی پایین را گزارش کرده اند. ۱۸.۹درصد سرزندگی در سطح متوسط و تنها ۰.۳درصد سرزندگی بالا را گزارش داده اند.
تحلیل نتایج این بررسی از شناسایی دست کم ۵ عامل مزاحم سرزندگی شهروندان خبر میدهد. «وضعیت آشفته شهر» یکی از مهمترین موانع سرزندگی شهروندان تهرانی است. در وهله بعد، «تغییرکاربری» سالهای اخیر که باعث شده «فضای عمومی برای نشاط و تفریح و فراغت» به شدت کاهش یابد.
از سوی دیگر، «وضعیت نامطلوب پارکهای شهر» و حتی «وضعیت نامناسب سطلهای زباله» عواملی هستند که بر افسردگی و تشدید میزان آن در زیست شهری شهروندان اثرگذار بوده اند. «تسلط خودروها» در شهر و «فقر شدید معابر مخصوص توقف شهروندان و پیاده روی»، از دیگر عواملی هستند که میتوان از آن به عنوان مزاحم سرزندگی شهروندان پایتخت یاد کرد.
سرانه فضای سبز تهران ۳۰ درصد کمتر از استانداردهای جهانی
بررسیها با استناد به آمارهای رسمی حاکی است، سرانه فضای سبز و تفرجگاههای تهران حدود ۳۰درصد از سطح توصیهشده جهانی کمتر است. هرچند «مقیاس بوستانهای پایتخت» و «توزیع منطقهای آنها»، میزان کسری این مهمترین نیاز شهری شهروندان را دوچندان میکند.
کفههای ترازوی رفاهی وسکونتی تهران از «عدمتعادل» چشمگیر رنج میبرد، بهطوری که یکسری «خدمات شهری کلیدی» با جمعیت پایتخت تناسب ندارد، توزیع منطقهای آنها نافرم است و اوضاع کلی خدمات نیز مورد رضایت شهروندان نیست.
با استناد به آنچه در «آمارنامه شهرداری تهران» آمده و نکاتی که شهروندان در سال گذشته به «کانون افکارسنجی تهران» اعلام کردند، حاکی است: سرانه فضای سبز شهری و همچنین سرانه پارکها و بوستانها و تفرجگاههای تهران، به ترتیب ۸ مترمربع و ۳.۳ مترمربع از «سطح توصیه شده جهانی» کمتر است.
طبق آخرین آمار موجود در سایت شهرداری تهران، سرانه فضای سبز شهری در پایتخت ۱۶.۶۹ مترمربع است که به معنای مساحت فضای سبز موجود به ازای هر شهروند است. همچنین سرانه بوستانها و تفرجگاهها در تهران نیز ۶.۹ مترمربع است.
سطح توصیه شده از سوی سازمانهای جهانی ناظر بر «کیفیت زندگی شهرها» برای شاخص اول، «حداقل ۲۵ مترمربع» و برای دومی نیز «میانگین ۱۰.۲ مترمربع» را نشان میدهد که البته این نرمها متناسب با «تراکم جمعیتی در شهرهای مختلف و اینکه، شهر در مقیاس شهر بزرگ، کلانشهر یا ابرشهر است»، حتما دارای نوسان است.
مسئولیت اجتماعی شهرداری تهران نسبت به فضای سبز
مسئولیت اجتماعی شهرداری امروزه به یک ضرورت و حتی چالش تبدیل شده است.ساخت کتابخانهها و زمینهای بازی برای جوانان تا بتوانند با همسالان خود بیشتر ارتباط برقرار کنند، ایجاد فضاهای سبز آرام و مراکز فرهنگی که معمولا سالمندان بیشتر به آن توجه نشان میدهند و نصب نیمکت در خیابانهای قابل پیادهروی که زمینهای برای ارتباطات شخصی و فرهنگی فراهم میکند بخشی از این طرحها هستند. شهرداریها با برعهده گرفتن مراسمهای گوناگونی که ارتباط بین گروههای مردمی را برقرار میکند و جوامع محلهای را شکل میدهد در مقابله با زمینههای انزوای اجتماعی مؤثر هستند اما بعضی از فعالیتهای شهرداریها اساسا خارج از مسئولیت قانونی آنها قرار میگیرد.
حوزه دیگر فعالیتهای اجتماعی شهرداریها مراقبت از سالمندان است. این کار در حیطه وظایف دولت قرار دارد زیرا ناشی از تغییرات سنی جمعیت است که باید در سیاستهای کلان مورد توجه قرار گیرد. یک روش ارائه خدمات به سالمندان، به کارگیری نسل جوان جویای کار برای مراقبت از آنهاست اما این ایده در مرحله اجرا نیازمند همکاری شهرداریهای کوچک است که اطلاعات بیشتری از جوامع محلی دارند.
نکته مهم اینکه شهرداریها به عنوان نهاد مستقیم تاثیرگذار در حفاظت از محیط زیست شهری، نقش مبرمی در ارتقای محیط زیست و توسعه فضای سبز خواهد داشت. لذا از طرفی باید موانع توسعه فضای سبز را برداشته و از ظرفی باید از تخریب محیط زست جلوگیری به عمل آورد. سیاستهای توسعهای نیز باید در جهت رفع آلودگیهای محیطی اعم از آلودگی آب و فاضلاب، آلودگی هوا، صدا و آلودگی محیط باشد.
در نتیجه قلع و قمع درختان یا اختصاص فضای سبز به کاربریهای غیر آن حتی کاربریهای خدمت به شهر اعم از کتابخانه و مسجد و سرویس بهداشتی قانونیت نداشته و مخرب است.