«رسانه مسئولیت اجتماعی»- منیژه بازیار: ایستگاههای پایش سطح تراز دریا که در مناطق جنوب و شمال کشور کاربرد دارد، بررسی رفتار زجر و مد دریا را انجام میدهد. ۲۰ ایستگاه تراز سطح دریا در کشور وجود که از این تعداد پنج ایستگاه در شمال کشور مستقر است که از این تعداد سه ایستگاه در سواحل دریا در مازندران قرار دارد.
این ایستگاهها وضعیت جزر مدی دریا را به صورت سالانه ارائه میدهد و براساس اطلاعات این ایستگاهها تراز دریای خزر طی ۱۵ سال بیش از ۲ متر کاهش یافته است.
سطح آب دریای خزر پس از بالاترین تراز آب ۸۰ سال اخیر در سال ۱۹۹۵ میلادی، با سیری غیریکنواخت در حال کاهش بوده و بیشترین میزان این کاهش طی سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۵ میلادی به وقوع پیوسته است.
البته طی سالهای اخیر علاوه بر تغییرات موثر منابع آب رودخانهای، افزایش دمای هوا و اثرگذاری آن بر میزان تبخیر و هدر رفت آب، در روند تغییرات سالانه و نوسانات آب تاثیر داشته است. ویژگی بارز دریای خزر، نوسانات دورهای سطح آب است که آن را از دیگر پهنههای آبی متمایز میسازد.
روند نوسانی تراز آب دریای خزر
براساس آمار ثبت شده در ایستگاههای ترازسنجی دریای خزر، سطح آب این دریا از سال ۱۸۳۷ تا پایان سال ۲۰۲۰ میلادی از روند تغییرات و رفتار نوسانی متنوعی برخوردار بوده است. در حدود نیمی از این بازه زمانی حد فاصل سالهای ۱۸۳۷ تا ۱۹۳۰ میلادی، دریای خزر روند نوسانی بسیار ملایم و به طور متوسط بین یک تا دو سانتیمتر کاهش در سال داشته است.
بیشترین تراز آب این دوره در سال ۱۸۸۲ میلادی و برابر منفی ۲۴.۴ متر بوده است. از سال ۱۹۳۰ تا سال ۱۹۴۱ میلادی، دریای خزر با کاهش شدید تراز آب (حدود ۱۴ سانتیمتر در سال) مواجه شد. از سال ۱۹۴۰ تا اواخر ۱۹۵۰ میلادی، کاهش تراز آب به کندی صورت گرفت.
در سالهای دهه ۱۹۶۰ میلادی، دریای خزر دارای ثباتی نسبی در روند نوسانات بوده و سطح آب در حدود رقم ارتفاعی ۲۷.۵- متر قرار داشت، اما از سال ۱۹۷۰ میلادی تراز آب شدیدا کاهش پیدا کرد و در سال ۱۹۷۷ میلادی (۱۳۵۶ هجری شمسی) در پایینترین سطح خود (حدود منفی ۲۸.۲ متر) قرار گرفت و کاهش کلی تراز آب دریا از ابتدای قرن بیستم تا سال ۱۹۷۷ میلادی به میزان ۳.۲ متر رقم خورد.
این کاهش در ابتدای این قرن حاصل رژیم طبیعی مولفههای آب و هواشناسی و در سالهای دهه ۳۰ میلادی به علت احداث و بهرهبرداری از سدهای آبی و برق آبی روی رودخانههای حوضه آبریز دریای خزر شروع و در دهه ۴۰ میلادی با تشدید فعالیتهای انسانی روی رودخانه ادامه یافت.
از سال ۱۹۷۸ تا ۱۹۹۵ میلادی تراز آب به میزان ۲.۵ متر و به طور متوسط ۱۳ سانتیمتر در سال افزایش یافت. تغییر شرایط اقلیمی در حوضه ابریز دریای خزر در این بازه زمانی، افزایش مقدار نزولات جوی و افزایش حجم آب ورودی رودخانهای سبب شد تا سطح آب دریای خزر از سال ۱۹۷۸ میلادی به طور چشمگیری بالا آمده و در سال ۱۹۹۵ تا سال ۲۰۲۰ میلادی به میزان ۱.۵ متر کاهش یافت.
روند کاهشی اخیر به عوامل آب و هوایی و تغییرات اقلیمی حاکم بر منطقه ارتباط داده شده است. به طور کلی روند نوسانات تراز آب دریای خزر دراین دوره حاصل تلفیق عوامل اقلیمی و فعالیتهای انسانی بوده و در این میان به ویژه در حال حاضر عوامل اقلیمی نقش غالب را دارا است.
طبق گزارش موسسه تحقیقات آب وزارت نیرو، سطح آب دریای خزر پس از بالاترین تراز آب ۸۰ سال اخیر در سال ۱۹۹۵ میلادی، با سپری غیریکنواخت در حال کاهش است.
بیشترین میزان این کاهش در بازه زمانی سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۵ میلادی به وقوع پیوسته و این رخداد با کاهش قابل ملاحظه آبدهی رودخانههای مهم شمالی از جمله رودخانه ولگا هم زمان بوده، البته در طی سالهای اخیر علاوه بر تغییرات موثر منابع آب رودخانهای، افزایش دمای هوا و اثرگذاری آن بر میزان تبخیر و هدر رفت آب، در روند تغییرات سالانه و نوسانات آب تاثیر داشته است.
مهم ترین پیامدهای کاهش تراز آب دریای خزر
نکته مهم در مورد خزر آن است که باید توجه داشت وقتی در مورد خزر صحبت میکنیم در واقع در مورد یک دریاچه محصور سخن گفتهایم و نه یک دریای آزاد.
ماهیت تغییر تراز دریاهای بسته یا دریاچهها با آبهای آزاد متفاوت است به طوری که در دریای آزاد و اقیانوسها به واسطه گرمایش زمین و ذوب شدن یخهای قطبی هر سال، شاهد افزایش ۲ میلیمتری تراز آب هستیم در حالی که در دریاچهها به دلیل اینکه اتصال به آبهای آزاد ندارد تغییرات، بسیار متاثر از شرایط آب و هوایی منطقهای است به طوری که در سالهای کم بارش دچار افت تراز میشوند و در سالهای پر بارش به شدت تراز افزایش مییابد و سواحل را آب میگیرد.
نگاه امروز ما به وضعیت خزر باید مبتنی بر تجربیاتمان در موارد مشابه باشد و چه تجربهای عینیتر و البته غمانگیزتر از دریاچه ارومیه. در مورد دریاچه ارومیه نیز به دلیل خشکسالی و کاهش آبهای ورودی، کاهش تراز آبهای زیرزمینی کاملا مشهود بوده است.
اکنون مطالعات نشان میدهد در دهه اخیر تغییرات آب و هوایی در حوزه دریای خزر و دریاچه ولگا موجب کاهش تراز آن شده است کما اینکه افزایش بارشها در دهه ۷۰ شمسی موجب شده بود تراز خزر افزایش یابد و برخی مناطق ساحلی زیر آب برود.
بسیاری از اقلیمشناسان تغییرات تراز آب خزر را چرخشی میدانند اما نباید فراموش کنیم که این دیدگاه در مورد دریاچه ارومیه نیز مطرح بود که آب پایین میرود و مجدد بالا میآید اما این اتفاق نیفتاد و ارومیه به سمت خشکی پیش رفت.
اطلاعات آماری در خصوص تراز آب خزر نشان میدهد که این دریا در یک قرن اخیر ترازی حتی کمتر از یک متر را هم تجربه کرده است که سپس با افزایش ورودی آب به دریا جبران شده است اما آیا وضعیت امروز با گذشته قابل قیاس است؟
خزر دریاچه است اما دریاچه بزرگی است و این واقعیت، ماجرای کاهش تراز آب را در مورد خزر در قیاس یا سایر دریاچهها عوض میکند. خزر دارای عمق و وسعت زیادی است به طوری که عمق در جنوب آن به یک کیلومتر میرسد؛ بنابراین کاهش تراز آن به میزان یک متر، نگرانی جدی مبنی بر اینکه این دریا خشک شود را در آیندههای نزدیک و قابل تصور را ایجاد نمیکند، اما همین مساله که هماکنون ناچیز به نظر میرسد میتواند مشکلات جدی برای کشورهای حوزه خزر ایجاد کند.
میزان ساخت و ساز صورت گرفته در سواحل خزر و توسعه صنعتی و کشاورزی در پیرامون آبهای ورودی به خزر با گذشته تفاوتهایی اساسی دارد. شاید برداشت آب از رودخانههای ورودی هیچگاه به اندازه حالا نبوده، توسعههای کشاورزی و صنعتی در سواحل دریای خزر و مسیر رودخانههای منتهی به آن موجب شده که ورودی آب کاهش یابد.
در واقع در پاسخ به کسانی که میگویند کاهش تراز آب مسبوق به سابقه است باید گفت که اگرچه مولفه تغییرات دورهای آب و هوایی در کاهش تراز آب دریاچه خزر مطرح است اما نباید نقش انسانها را در کاهش آب ورودی به خزر فراموش کرد.