رسانه مسئولیت اجتماعی: مریم شقاقی– اولین نشست از سلسله نشست های آنلاین انجمن ترویج فرهنگ مسئولیت اجتماعی در تاریخ ۷ مهرماه ۱۴۰۲ با عنوان “تجربه های مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان” برگزار شد.
به گزارش رسانه مسئولیت اجتماعی؛ نعمت الله فاضلی در این نشست بیان کرد: بحث تجربیات مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان مبانی دارد. خوشبختانه در ایران چند کتاب در این حوزه منتشر شده است.
از جمله کتاب “مسئولیت اجتماعی دانشگاه و کیفیت زندگی” که پژوهشکده وزارت علوم آنرا منتشر کرده است.نکته کلیدی این کتاب مفهوم مسئولیت اجتماعی دانشگاه یا دانشگاهیان متفاوت است ( تجربه ۱۳ دانشگاه ) مسئولیت اجتماعی دانشگاه ناظر بر سیستم اداره دانشگاه و معطوف بود آن به خیر عمومی است.
از سال ۱۹۸۰ دانشگاه های جهان با ایده مسئولیت اجتماعی دانشگاه آشنا و آنرا پی گیری نموده اند. دانشگاه ها اولین برنامه های خود را به بحران محیط زیست و شهروندی خلاق معطوف نمودند.
دانشگاه منچستر مسئولیت اجتماعی دوستداری سالمندی، را در دستور قرار داده است. دانشگاه تافتز شهروندی فعال مادام العمر اختصاص داده است.در سائو پولو ادغام اجتماعی را با مهاجرین و دیگر گروه های در معرض تردد و دانشگاه ژاپن جهانی فکر کنند محلی عمل کنند. در چین پرورش حس مسئولیت اجتماعی دانشجویان را دانشگاه در دستور کار قرار داده باشد.
من در ایران نمی شناسم دانشگاهی که مسئولیت اجتماعی را حوزه ای در دستور کار خود قرار داده باشد. گفتمان مسئولیت اجتماعی دانشگاه در ایران هنوز جاری نیست. در ایران دانشگاه ها در حوزه سیاسی فعال است. تفکر خیر عمومی در آموزش عالی ما وجود ندارد. به نوعی سیستم مدیریت دانشگاه در ایران تعهد سیاسی به حاکمیت است.
به عبارت ساده مسئولیت اجتماعی دانشگاه و دانشگاهیان تفاوت اساسی دارد.گفتمان مسئولیت اجتماعی دانشگاه ها از طریق افراد دانشگاهی اعم از استاد و دانشجو و کارکنان در کشور ما وجود دارد. این گفتمان در ایران قدیمی است از دارالفنون تا به امروز جمعیت قابل توجهی از دانشجویانی که در سیستم آموزش مدرن تحصیل کرده اند دغدغه ساخت کشور و توسعه آن نقش داشته اند.
اگر فرد دانشگاهی رنج های جامعه را رنج خود بداند و برای رفع آن تلاش بنماید. این رنج ها فقر ،بحران محیط زیست، بیکاری، اعتیاد و … و رنج های ناملموس مانند خرافات ، تخطئه علم ، ساختار دانشگاه و تعهدات سیاسی دانشگاه برای دیگری سازی است.
در نتیجه دانشگاه ایرانی نمی تواند من مستقل و آزاد را پرورش دهد. بسیاری از روال ها و رویه های اخلاق آکادمیک در دانشگاه های ایران زیر پا گذاشته می شود. این ها رنج های جامعه هستند. وقتی در دانشگاه آزادی نباشد فساد گسترده به وجود می آید. وقتی گزینش ها متکی به وفاداری به تفکر سیاسی حاکمیت باشد. اساتید بر اساس معیار های اصولی دانشگاه انتخاب نمی شوند و اساس آن تعریف صلاحت های خاص سیاسی برای اساتید و مدیران گروه ها احراز می شود.
این نگاه اساسا اجازه رشد کیفی دانشگاه را نمی دهد.من از مقطعی که دکترا گرفتم و به ایران برگشتم و در دانشگاه علامه طباطبایی مشغول به کار شدم به صورت مستمر در این دو دهه تلاش کردم. گفتمان مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان اساسش چنانچه گفتم کاهش رنج های مردم بوده است . من در رشته خود سعی ام این بوده است که با مسئله شناسی موضوعات جامعه را رصد بکنم و کار معرفتی من بر این حوزه استوار بوده است . مسئله عبارت است از اینکه چالش ها و تنش ها را ببینم و بعد آنرا تاریخی ارزیابی کنم و برای این چالش ها و تنش ها توصیفی داشته باشم . مانند طرح مسائل مدارس است . تلاش کرده ام توضیح بدهم که مدارس تلاش کرده اند مومن تربیت کنند و از حوزه مدنی دور شده اند و دانش آموزان را مقاوم نموده اند. من تا کنون ۳۷ عنوان کتب نوشته ام که همه مبنای آن طرح مسئله است. ور حوزه های مختلف علوم اجتماعی تلاش کرده ام مسئله شناسی را در حوزه های مختلف ترویج کنم.
کارم را از حوزه دانشگاه به جامعه توسعه دادم و با استفاده از انواع روش ها ارتباط گسترده ای با جامعه داشته ام. کتابی در راه است که من هم مقاله ای دارم به نام قصه های میدان! در این مقاله تشریح کرده ام که متاسفانه یک درصد اساتید در حوزه عمومی فعال هستند. اینکه اساتید ما در چارچوب کلاس و دانشگاه بمانند و به حوزه عمومی وارد نشود. رنج بزرگی است. ما در این شرایط تاریخی نیازمند حضور دانشگاهیان در حوزه عمومی مشارکت کنند . البته این فقر مشارکت در سایه هزینه های سنگین این مشارکت به وجود آمده است این مخاطرات هم سیاسی و ایدئولوژیک است.
متاسفانه کتب انتشار یافته دانشگاهی ادبیات و سبک نگارشی دارد که کمتر مورد استفاده حوزه عمومی است. کسانی که می نویسند یا روزنامه نگاری می نویسند و یا دانشگاهی می نویسند.
تلاش من این بوده است که پلی بین ادبیات دانشگاهی و حوزه عمومی ایجاد کنم. این تکنیک حتی مورد نقد همکاران قرار می گیرد. اما من این را رنج می دانم . باید به گونه ای نوشت که هم وفادار به دانشگاه باشم و هم مطالبم در حوزه عمومی قابل درک باشد.
ایده خود مردم نگاری که تلاشی است برای اینکه تجربیات با رعایت اصول دانشگاهی به حوزه عمومی پل زده شود. رسانه دانشگاه از نظر من الکن بود. خوانا نبود. خود مردم نگاری کلید این پل زدن بود که تجربه جهانی هم دارد و من نسخه ایرانی آنرا ارائه دادم.
روی سخنرانی ها تلاش کردم کار کنم هم دانشگاهی باشد و هم در حوزه عمومی قابل درک باشد. خوشبختانه این سخنرانی ها در حوزه ای مختلف مورد استقبال قرار گرفته است.
من برای آنکه در خدمت رفع رنج های جامعه باشم هم در نوشتار وهم گفتار سبک خاصی ایجاد کنم. و پیوند علوم انسانی را به رشته های مهندسی، پزشکی و …ایجاد کنم. نمونه ای از آن مقالات متعدد در حوزه کرونا که حاصل آن کتاب فرهنگ و فاجعه بوده است.
در مسیر واکنش به رنج های جامعه تلاش کردهام از دانش رشته ای و دانش رشته ای مختلف برای پاسخگویی به مسئله های جامعه باید استفاده کرد. من در حالیکه رشته خودم انسان شناسی بود اما پل زده ام به حوزه های دیگر با نگاه فرا رشته ای است. کاری سخت و دشوار است خواندن فلسفه، تاریخ ، رسانه ، مدیریت شهری و حتی بیماری های واگیر و … یک وظیفه در حوزه مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان است. اما در شرایطی که دانشگاه فقط مسئولیت سیاسی دارد پیشبرد مسئولیت اجتماعی دانشگاهیان بسیار دشوار است.