ایرج ندیمی در گفت و گو با«رسانه مسئولیت اجتماعی»:
ایرج ندیمی نماینده سابق شهرستانهای لاهیجان و سیاهکل در مجلس شورای اسلامی ایران (ادوار ششم، هفتم و نهم) و مشاور محمدباقر نوبخت در سازمان مدیریت و برنامهریزی است.وی همچنین عضو اتاق بازرگانی ایران است. به همین دلیل و برای تحلیل و بررسی نقش مسئولیت اجتماعی در حاکمیت شرکتی«رسانه مسئولیت اجتماعی» با این عضو اتاق بازرگانی ایران گفت وگو کرده است.ندیمی معتقد است:« سازمان هایی که در جامعه فعالیت می کنند به تعیین رشد اقتصادی و اجتماعی آن کمک می نمایند. بنابراین، منطقی است که فکر کنیم یک سازمان مانند هر موجودیت دیگری در جامعه ای که به آن تعلق دارد و فعالیت می کند، مسئول می باشد. گرچه هدف کلیدی شرکت کسب و کار کسب حداکثر سود برای مالکان و سهامداران می باشد، اما انتظار می رود عملیات خود را به شیوه ای در جهت برآوردن تعهدات اجتماعی خود انجام دهند» در ادامه ماحصل این گفت وگو را می خوانید.
*مسئولیت اجتماعی چگونه می تواند به حاکمیت شرکتی در ایران کمک کند؟
شرکت ها در الزاماتی که نسبت به ارتباطات اجتماعی دارند باید بپذیرند که مسئولیت های اجتماعی را نیز تأمین کنند. به تعبیر دیگر به همان شکل که ما در حوزه مناسبات شرکتی عمل می کنیم باید در زمینه مسئولیت اجتماعی نیز رویکردهای موثری در نظر بگیریم.جامعه انسانی جامعه اثرگذاری است و در موضوع حاکمیت شرکتی طرفین می توانند در مسئولیت های مختلف شرکتی و اجتماعی نقش موثری داشته باشند.در اصول چهارده گانه تعریف شده برای حاکمیت شرکتی بر مسئولیت اجتماعی تأکید زیادی شده است. به هر حال در هیئت مدیره شرکت ها با مسائلی مانند ریسک و شفافیت ها مواجه هستیم که به صورت طبیعی هر کدام از این موضوعات می تواند در حوزه های مختلف مسئولیت اجتماعی اثرگذار باشد.گستره مسئولیت اجتماعی نیز زیاد است و نمی توان عنوان کرد ما تنها در حوزه مسئولیت اجتماعی در حد مسائل مصرح مسئولیت داریم.به همین دلیل باید بپذیریم که موضوع مسئولیت با ارتباط رابطه مستقیمی دارد.هنگامی که انسان می پذیرد خودش را با دیگری تعریف کند به معنای این است که انتظار وجود دارد. هنگامی که انتظار وجود دارد به معنای مسئولیت هایی است که ما در حوزه مسئولیت اجتماعی انجام می دهیم.در مسائل مربوط به این حوزه نباید فرض را بر این قرار بدهیم که مکانیسم های حاکمیت شرکتی می تواند مسائل مربوط به مسئولیت اجتماعی را نادیده بگیرد.به عنوان مثال ما در موضوع شفافیت شرکت ها در حال انجام مسئولیت اجتماعی هستیم.این وضعیت درباره تعهدات دیگری که در بازار سرمایه و بازار تولید نیز وجود دارد در واقع ایفای مسائل اجتماعی است که در مورد حقوق مشتری و استیفای حقوق مشتریان برای خود وظایفی قائل باشیم.
*در اصول چهارده گانه حاکمیت شرکتی چه مسائلی به صورت صریح درباره مسئولیت اجتماعی تعریف شده است؟
با عنایت به ضرورت بکارگیری شیوه های موثر حاکمیت شرکتی به منظور جلب و حفظ اعتماد عمومی نسبت به نظام بانکی و با توجه به اینکه در سالهای اخیر از یک سو پیشرفتهای قابل ملاحظهای در جهت استقرار نظام حاکمیت شرکتی، از طریق قانونگذاری، اقدامات نظارتی و نیز اقدامات داوطلبانه بانکها صورت پذیرفته و از سوی دیگر، سپردهگذاران و دیگر ذینفعان بانکها نیز آگاهی بیشتری در مورد ضرورت و اهمیت نظام حاکمیت شرکتی یافته و نسبت به پیگیری استقرار این نظام علاقهمند شدهاند، لذا طبیعی است که استقرار یک نظام جامع و موثر حاکمیت شرکتی می تواند بر توسعه و نیز عملکرد کارای بازارهای مالی، تخصیص بهینه منابع، جلوگیری از مواجه شدن بانکها با بحران نقدینگی و حتی ورشکستگی آنها تاثیرگذار باشد. حاکمیت شرکتی دربرگیرنده کلیه فرآیندها و ساختارهایی است که موسسات مالی را در امر هدایت و راهبری امور، با هدف اطمینان از امنیت و سلامت عملکرد آنها یاری می نماید. حاکمیت شرکتی به معنای توزیع اختیارات و بکارگیری مکانیزمهای مناسب توسط هیأتمدیره، هیأت عامل و سهامداران به منظور پاسخگویی به دیگر ذی نفعان بانک نظیر؛ سپردهگذاران، مشتریان، کارکنان و به طورکلی آحاد جامعه می باشد و در این راستا ساختاری را به منظور توسعه اهداف سازمان و اجرای آنها فراهم نموده و نظارت و کنترل بر عملکرد را امکانپذیر مینماید.
* نقش مسئولیت اجتماعی در حاکمیت شرکتی به چه صورت در ایران نهادینه خواهد شد؟
سازمان هایی که در جامعه فعالیت می کنند به تعیین رشد اقتصادی و اجتماعی آن کمک می نمایند. بنابراین، منطقی است که فکر کنیم یک سازمان مانند هر موجودیت دیگری در جامعه ای که به آن تعلق دارد و فعالیت می کند، مسئول می باشد. گرچه هدف کلیدی شرکت کسب و کار کسب حداکثر سود برای مالکان و سهامداران می باشد، اما انتظار می رود عملیات خود را به شیوه ای در جهت برآوردن تعهدات اجتماعی خود انجام دهند. مسئولیت اجتماعی شرکتی (CSR) به عنوان یک مفهوم مهم به رسمیت شناخته شده است که به طور پیوسته روابط بین شرکت ها و جامعه را حفظ و تقویت می کند. بنده معتقدم حاکمیت شرکتی موجب تشویق سرمایه گذاری و توسعه پایدار، تقویت بهره وری و نوآوری، بهبود کارایی و کاهش هزینه ها، و بعلاوه در رابطه با شرکت ها و سهامداران برخی مزایای آن شامل افزایش عملکرد شرکت، کاهش هزینه سرمایه ای، حمایت از حقوق و کاهش ریسک سرمایه گذاران و … می باشد.